پریسا بخشی

پریسا بخشی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

بررسی نقصان روابط همسایگی و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن در 9 محله شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روابط همسایگی نظریه جبرگرایی نظریه ترکیب گرایی نظریه خرده فرهنگی و فضای عمومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۵ تعداد دانلود : ۴۵۴
روابط همسایگی ازجمله روابط اجتماعی محسوب می شود که فرصت کنش های متقابل بین افراد در شهرهای بزرگ را فراهم می کند. به نظر می رسد در شرایط کنونی این روابط کمرنگ و به نوعی دچار نقصان شده است. در این تحقیق، ابتدا روابط همسایگی و نحوه سنجش آن مشخص شده و سپس فرض پایین بودن روابط همسایگی سنجیده شده است. سپس با استفاده از دیدگاه ها و نظریات موجود عواملی که موجب نقصان این روابط شده اند، مورد بررسی قرار گرفته اند. در بخش نظری، سه دیدگاه جبرگرایان، ترکیب گرایان و خرده فرهنگی درباره عوامل مؤثر بر روابط همسایگی مطرح شده است. در ادامه ارتباط روابط همسایگی با دو مؤلفه سرمایه اجتماعی، شامل اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی و نیز ارتباط روابط همسایگی براساس وجود و استفاده از فضاهای عمومی بررسی شد. تحقیق میدانی در ۹ محله منتخب از سه منطقه بالا، متوسط و پایین تهران به روش پیمایش و با تکمیل 270 پرسش نامه صورت گرفته است. یافته ها نشان داد که زنان به طور معنی داری نسبت به مردان، و متأهلان نسبت به مجردان، روابط همسایگی قوی تری داشتند. همچنین متغیرهای سن، مدت سکونت در منزل، نوع مالکیت شخصی یا سازمانی، میزان رضایت از همسایه، مشارکت اجتماعی، اعتماد بین شخصی، باورها درمورد همسایه ها، تعلق مکانی و استفاده از فضا های عمومی بر روابط همسایگی تأثیر مثبت دارند. درمقابل، متغیرهای شاغل بودن، عضویت در گروه های ثانویه، تراکم جمعیت و میزان واحدهای همسایگی، جابه جایی محل سکونت، عقلانی شدن و تقسیم کار پیچیده دارای رابطه منفی با روابط همسایگی هستند. درنتیجه، با شناخت میزان تأثیر این عوامل می توان راه را برای ممانعت از کاهش روابط رودرروی مردم محلات که در شبکه اجتماعی مجاور خارج از محیط خانه قرار می گیرند گشود، و روابط همسایگی را به دارایی اجتماعی محلات تبدیل کرد. مشارکت اجتماعی به عنوان فرایند سازمان یافته ای که افراد جامعه به صورت آگاهانه و جمعی با درنظرداشتن اهداف معین در آن شرکت کرده و به سهیم شدن در منابع قدرت منجر می شود، بیش از همه عوامل در دوام روابط همسایگی مؤثر است.
۲.

اندازه گیری کارایی نسبی استان های کشور از نظر توسعه انسانی با رویکرد تحلیل پوششی داده های شبکه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزیابی عملکرد توسعه انسانی تحلیل پوششی داده های شبکه ای زیرساخت های توسعه انسانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۵ تعداد دانلود : ۵۶۵
دستیابی به توسعه و خصوصاً توسعه انسانی بالاتر، با توجه به منابع و امکانات محدود در اختیار، از اهداف مهم هر کشوری در تدوین برنامه های توسعه به شمار می رود، بنابراین یکی از مهم ترین دغدغه های ذهنی سیاست گذاران و برنامه ریزان کشورهای درحال توسعه شناخت و تجزیه و تحلیل عوامل تسریع فرایند توسعه و موانع آن است که برای دستیابی به این هدف، استفاده از شاخص ها و ابزارهای نوین بدیهی و ضروری است. یکی از زمینه های مورد توجه سیاست گذاران، برنامه ریزان و پژوهشگران، توسعه انسانی است که برای اندازه گیری آن از شاخص توسعه انسانی (HDI) استفاده می شود. انتقادات وارده به شاخص توسعه انسانی و ابداع روش های ناپارامتریک ارزیابی عملکرد موجب شده است که ارزیابی توسعه انسانی با استفاده از تحلیل پوششی داده ها (DEA) مورد توجه قرار گیرد. از نقاط ضعف رویکرد سنتی تحلیل پوششی داده ها، عدم تشخیص منبع ناکارایی است. در این پژوهش برای غلبه بر این ضعف از رویکرد تفکیک کارایی بر اساس فرایند و مدل تحلیل پوششی داده های شبکه ای (NDEA) استفاده شده است. این مقاله با در نظر گرفتن یک فرایند دومرحله ای برای توسعه انسانی شامل؛ تأمین زیرساخت های توسعه انسانی و کسب نتایج به اندازه گیری کارایی نسبی توسعه انسانی استان های کشور برای دوره زمانی 93-89 پرداخته است. نتایج پژوهش بیانگر این است که استان های البرز و تهران از نظر توسعه انسانی بالاترین کارایی را دارند و از طرف دیگر استان های کردستان، مازندران و لرستان از نظر توسعه انسانی نسبت به سایر استان های کشور در جایگاه بدتری قرار دارند. تفکیک کارایی کل نشان می دهد که ناکارایی در مرحله تأمین زیرساخت های توسعه انسانی تأثیر بیشتری در کارایی کل دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان