محمدامین شاکری

محمدامین شاکری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

معرفت شناسی زبانی درون ماندگار نزد سوسور و یلمزلف: یک بررسی تطبیقی

کلید واژه ها: معرفت شناسی ساختارگرایی زبان شناسی سوسور یلمزلف گلوسم شناسی درون ماندگاری نظریه پردازی زبان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۸ تعداد دانلود : ۵۷۶
ایده پردازی های اساساً بدیع سوسور در باب زبان و مسئلة نشانه که با انتشار کتاب گردآوری شدة دورة زبان شناسی عمومیبه ساحت علوم انسانی معرفی شد، نوید چرخشی پایه ای در معرفت شناسی و ایجاد یک علم عمومی نوین جبرگون و رابطه بنیاد را می داد. این ایده ها را خیل عظیمی از زبان شناسان و دیگر دانشمندان علوم انسانی پی گرفتند که به طور کلی از ایشان با عنوان «ساختارگرا» (و بعضاً «پساساختارگرا») یاد می شود. در این میان، لویی یلمزلف از جایگاه بسیار ویژه ای برخوردار است. برخی اندیشمندان وی را خلف راستین سوسور می دانند. پیوندگاه راستین نظرگاه سوسور و یلمزلف پیرامون معرفت شناسی علم زبان (و متعاقباً معرفت شناسی عمومی) حول مفهوم «درون ماندگاری» قابل بازیابی است. در پژوهش حاضر، ما ابتدا مؤلفه های بنیادی معرفت شناسی زبانی سوسور را با تمرکز ویژه بر دست نوشته ها و دوره های درسی ارائه شدة وی و با توجه به پژوهش های جدید سوسورشناختی استخراج کرده ایم و آنگاه جرح و تعدیل های اساسی مربوط به هر یک را در نظرگاه گلوسم شناسی یلمزلف ردیابی نموده ایم. سپس اهمیت تغییرات معرفت شناختی اعمال شده از سوی یلمزلف را بررسی کرده ایم. در پایان، بر پیامدهای مثبت نظرگاه معرفت شناختی گلوسم شناسی برای نیل به «علم جبر زبانی درون ماندگار» صحه گذاشتیم و توجه دوباره به اندیشه های یلمزلف این مهرة کلیدی و مغفول ماندة نظریه پردازی زبان را پیشنهاد داده ایم.
۲.

منطق، پیش منطق یا زیرمنطق: جستاری در باب پایه تحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: پیش منطق زیرمنطق آمیختگی لوی برول یلمزلف گلوسم شناسی ذهنیت نشانگان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۳ تعداد دانلود : ۲۴۵
بحران حاصل از منطق گرایی و نابسنده بودن پیشنهاده های آن برای پایه تحلیل امور یکی از مهم ترین دغدغه های معرفت شناسی، به خصوص از اوایل قرن بیستم میلادی به این سو است. لوی برول با بررسی کارکردهای ذهنی اقوام ابتدایی از زاویه ای جدید، به ضرورتِ قائل شدن به ذهنیتی دیگر در جوار ذهنیت علمی-منطقی به منظور تحلیل بسنده سازوکار متفاوت آن اذهان تأکید می کند. او این ذهنیت را، که متضمن زیست عرفانی است، پیش منطقی می نامد. ذهنیت پیش منطقی، بر خلاف ذهنیت علمی-منطقی، نسبت به قانون امتناع تناقض بی اعتناست و بر اساس قانون آمیختگی عمل می کند. وی به همزیستی این دو سنخ متمایز و مستقل اشاره می کند. یلمزلف با پذیرش پیشنهاده لوی برول، ایده های او را در ساحتی معرفت شناختی حول مسئله کلی تحلیل ساختارها پی می گیرد. او با گسترش ابژه بررسی به زبان و نشانگان، به نظام زیرمنطقی که ممکن کننده منطق و پیش منطق است نایل می شود. یلمزلف با بهره گیری از قانون آمیختگی تأکید می کند که تقابل پایه ای در تحلیل نظام ها (زبانی و نشانگانی) تقابل میان A (جزء) و A + (non-A) (کل) است، نه چنان که منطق گرایی پیشنهاد می کند، تقابل میان A و non-A (تناقض). بر این اساس، او در نظریه (یا علم) گلوسم شناسی، هنگام تحلیل نظام ها یا همان مفصل بندی مقولات معطوف به پیوندهای تقابلی، دستگاه محاسباتی صوری زیرمنطقی را به عنوان بدیلی برای منطق (که در نظریه بسیاری چون لوی استروس، یاکوبسون و چامسکی پایه تحلیل است) صورت بندی می کند. خود نظام های منطقی به عنوان وضعیت هایی از نظام های زیرمنطقی امکان ثبت شدن می یابند. زیرمنطق (و آمیختگی) یکی از ارکان بدیعی است که یلمزلف از طریق آن در گلوسم شناسی، که هدف اش تأویل و تحلیل انسان-جهان به مثابه متن است، امکانات معرفت شناختی جدیدی را می گشاید. در این جستار، ما این دو نظریه را به عنوان پیشنهادهایی بدیل برای منطق گرایی مورد بررسی قرار می دهیم و خط وربط شان را می سنجیم.
۳.

یلمزلف در گرو تاریخ در مصاحبه با کریستین پوئش و سمیر بدیر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: یلمزلف گلوسم شناسی تاریخ زبان شناسی نشانه شناسی ساختارگرایی سمیر بدیر کریستین پوئش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۷ تعداد دانلود : ۲۲۱
لویی یلمزلف چهره ای برجسته در تاریخ زبان شناسی است. یلمزلف در مقام یک زبان شناس با آثار و نظریه اش (که معمولاً با عنوان «گلوسم شناسی» از آن یاد می شود) به طور چشم گیری به ضرورت ایجاد یک «نظریه زبانی» پاسخ داده است. با این حال، پژوهش های او به فراسوی مرزهای زبان شناسی رایج گسترده شده است: وی با تکیه بر زبان، یک معرفت شناسی نشانه شناختی درون ماندگار را ابداع کرد که از طرفی، یک علم صوری کل گرا و عمومی را نوید می داد و از طرف دیگر، می توانست دانش شناسی ای را به منزله نسخه ای بدیل در برابر دیگر دیدگاه های فلسفی در اختیار ما بگذارد. در زبان شناسی، دکترین او نتوانست ورای حلقه کپنهاگ به موفقیتی مناسب دست یابد و بیشتر زبان شناسان نظریه وی را به دلیل پیچیده بودن و شکل و شمایل ریاضی وارش نپذیرفتند؛ اما در بیرون از زبان شناسی، ایده های او تا حدی در شاخه علمی جدیدی با عنوان «نشانه شناسی» (بالاخص در فرانسه) پیگیری شد. به طور کلی، یلمزلف جایگاه متناقض نمایی در تاریخ نظریه های زبانی دارد: او بنیان گذاری رهاشده است. چگونه می توانیم این وضعیت را توضیح دهیم؟ منشأ و منابع رویکرد یلمزلف کجاست؟ چگونه می توان خصیصه های ویژه رویکرد او را در قیاس با سایر رویکردهای زبان شناختی توصیف کرد؟ میراث او چیست؟ امروز تا چه میزان می توان در دکترین او مشارکت داشته باشیم؟ جدیدترین کارها در زمینه یلمزلف پژوهی چیست؟ ما تلاش کردیم تا در گفت وگو با سمیر بدیر و کریستین پوئش به این پرسش ها پاسخ دهیم.
۴.

درون ماندگاری فرّار است! نقدی بر خوانش نظریه زبان یلمزلف به مثابه «نقد عقل محض زبانی»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: یلمزلف گلوسم شناسی ساختار کانت پسینی تحلیلی درون ماندگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۰۴
مقاله حاضر نقدی است بر خوانش صفایی (۱۴۰۰) از گلوسم شناسی یلمزلف به مثابه «نقد عقل محض زبانی». صفایی در خوانش انتقادی خود از کتاب تمهیدات، با ارجاع به انگاره شناختی کانت و چند رویکرد دیگر، نظریه زبان یلمزلف را پیشینی، غیرتجربی، محض، عقل گرا و متعالی می داند. ما، پس از ارائه نکاتی درباره نسبت تمهیدات با کلیت نظریه زبان و نیز اشاره ای به چند مسئله پیرامون ترجمه فارسی اثر، موارد اصلی نقد صفایی را با رجوع به گستره وسیع تری از آثار یلمزلف مورد سنجش قرار می دهیم. با اتکا به انگاره معرفت شناختی کانتی، به این نتیجه می رسیم که معرفت این نظریه، برخلاف خوانش منتقد، «پسینی تحلیلی» است. با بررسی مسئله «درون ماندگاری»، درمی یابیم که اطلاق صفات «حلولی» و «متعالی» به این نظریه نادرست است. در مورد «ساختار»، تصریح می کنیم که این نظریه «برساختی» است و در آن «ضرورت پیشینی» بر ساختار تحمیل نمی شود. در کل، ما نظریه یلمزلف را از حیث روش شناسی و معرفت شناسی تجربی، پسینی، استنتاجی، خود اندیش، برساختی، تجربه گرا و درون ماندگار توصیف می کنیم و نتیجتاً، قراردادن آن در زمره نظریه های «عینیت گرا»ی مورد نقد لیکاف را منتفی می دانیم. سرانجام، با اشاره به امکان گفتگوی این نظریه با دیگر نظریه های زبانی (من جمله رویکردهای شناختی)، بر اهمیت امروزی آن در ساحت نظریه پردازی زبان تأکید می کنیم.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان