علی صادقی نژاد

علی صادقی نژاد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

تجربه زندگی از منظر ملاصدرا و دیلتای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اصالت وجود تجربه زندگی حرکت جوهری دیلتای ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۴ تعداد دانلود : ۳۸۲
دیلتای یکی از فیلسوفان زندگی است که متن حیات را بررسی کرده است. نگاه وی به «تجربه زندگی» قرابت های بسیاری با اندیشه حیات و زندگی در حکمت متعالیه ملاصدرا دارد. مقصود این نوشتار از «تجربه زندگی» اصطلاح «تجربه زیسته» در فلسفه دیلتای نیست، بلکه مقصود هر نوع نگاه زمانی به زندگی است که فعالیت های انسان را در طول زمان بررسی می کند. بررسی اهداف و سیر کلی این دو فیلسوف و ویژگی های تجربه زندگی، نشان دهنده نوعی قرابت و همداستانی در این مسئله است که می توان میان اندیشه این دو متفکر، تطبیق کرد. تاریخ و زمانمندی، احساس، تجربه و نحوه ادراک، اموری هستند که در این نوشتار به آنها پرداخته خواهد شد. سیلان زندگی، درک فعالانه، مشترک و بی واسطه از زندگی، مهم ترین نقاط همسویی این دو فیلسوف شناخته می شوند؛ یعنی نفس در طی حرکت و سیلان در زندگی، با نوعی سرشاری از ارزش ها همراه است که با عمل ارادی خود، برای تکامل خود را تعیین و بدن مثالی خود را متعین می کند.
۲.

هستی شناسی ارزش از منظر حکمت متعالیه با تاکید بر مساله ی شر و حسن و قبح(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هستی شناسی ارزش ارزش داوری خیر و شر حسن و قبح

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۰ تعداد دانلود : ۳۰۳
مساله ی ارزش داوری در فلسفه ی اخلاق، فلسفه ی حقوق و فلسفه ی دین از این جهت حائز اهمیت است که مشخص می کند چه چیزی اساسا قابل ارزش گذاری است و کجا ارزش مثبت یا منفی بدان تعلق می گیرد، فلذا نیازمند بررسی های فلسفی است. از این منظر حکمت متعالیه به عنوان فلسفه ای که باید فلسفه های مضاف از دل آن استخراج شوند می بایست درباره ی این ارزش داوری ها مبنایی ارائه دهد تا محل ارزش داوری، نحوه ی آن و قواعد حاکم بر آن نیز مشخص شود. از آن جایی که حکمت متعالیه نگاهی هستی شناسانه به عالم دارد،انتظار می رود در جایگاه فلسفه ی مادر مبانی هستی شناسانه برای مساله ی ارزش داوری ارائه کند. در این میان مساله ی خیر و شر و نیز حسن و قبح مباحثی هستند که به عنوان نمونه در این نوشتار مورد بررسی قرار گرفته اند. اصالت وجود، تشکیک وجود، سعه ی وجودی و کمالات نفسانی انسان اصولی هستند که از منظر حکمت متعالیه مبنای هستی شناسانه برای ارزش داوری مهیا می کنند. در نهایت چنین به نظر می رسد که با نتایجی که از این اصول به دست می آید یعنی مساوقت وجود با خیر، عدمی پنداشتن شرور و نیز بازگرداندن حسن و قبح به مطابقت با فضائل و رساندن به خیر اعلی، به سختی می توان از این اصول مبنایارزش داوریمنسجمی استخراج کرد.
۳.

بررسی و مقایسه فضیلت گرایی ابن مسکویه و مایکل اسلوت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اخلاق هنجاری ابن مسکویه مایکل اسلوت فضیلت گرایی عقل گرایی سعادت گرایی حد وسط

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۶ تعداد دانلود : ۶۱۱
اخلاق فضیلت گرا یکی از نظریه های اخلاق هنجاری است که، به جای تأکید بر وظیفه گرایی یا سودگرایی، بر فضیلت مندی فاعل اخلاقی تأکید می کند. ابن مسکویه در فضیلت گرایی متأثر از ارسطو و مایکل اسلوت متأثر از آرای هیوم است. مقایسه این دو نظریه نشان دهنده نقاط اشتراک و افتراق دو قرائت متفاوت از فضیلت گرایی است. نقش سعادت گرایی در اخلاق فضیلت یکی از این نقاط افتراق است. ابن مسکویه فضیلت گرایی را با تأکید بر سعادت گرایی تبیین می کند و اسلوت با نفی سعادت گرایی. عقل گرایی نیز یکی دیگر از نقاط افتراق است؛ در حالی که عقل گرایی جایگاهی اساسی در نظریه ابن مسکویه دارد، در دیدگاه اسلوت، که عاطفه گرا است، فاقد چنین جایگاهی است. درمجموع، نظریه ابن مسکویه، به دلیل تأکید بر سعادت و عقلانیت، منسجم تر و منطقی تر است. تأکید اسلوت بر عاطفه گرایی از نقاط ضعف نظریه وی است و تالی های فاسدی دارد.
۴.

نقش هوش فرهنگی در تسهیل انسجام گروهی بازیکنان لیگ برتر هندبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هوش فرهنگی انسجام گروهی لیگ برتر هندبال

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی مدیریت ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی روانشناسی ورزشی آموزش و پژوهش در روانشناسی ورزشی
تعداد بازدید : ۶۵۷ تعداد دانلود : ۳۸۵
هدف از پژوهش حاضر، تعیین ارتباط بین هوش فرهنگی با انسجام گروهی تیم های لیگ برتر هندبال ایران می باشد. این پژوهش از نوع مطالعات هم بستگی بوده و جامعه آماری آن را کلیه بازیکنان هندبال لیگ برتر ایران تشکیل دادند. با توجه به جدول مورگان، 110 نفر به عنوان نمونة آماری انتخاب شدند. نتایج نشان می دهد که از بین مؤلفه های هوش فرهنگی، مؤلفه فراشناختی و از بین مؤلفه های انسجام تیمی، مؤلفه انسجام تکلیف، دارای بیشترین میانگین می باشند. همچنین، یافته ها بیانگر این هستند که بین هوش فرهنگی و انسجام تیمی بازیکنان تیم های هندبال لیگ برتر کشور ارتباط مثبت و معنا داری وجود دارد. علاوه براین، دریافت می شود که متغیرهای پیش بین (هوش فرهنگی)، 20 درصد از تغییرات در انسجام تیمی را تبیین می نمایند؛ لذا، پیشنهاد می شود مربیان به هوش فرهنگی تیم های خود توجه نمایند تا از این طریق بتوانند استراتژی های مدنظر خود را بهتر اجرا کرده و از طریق انسجام تیمی بیشتر، موفقیت تیم خود را رقم بزنند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان