تجربه زیسته کودکان مهاجر افغان از مخاطره «مطالعه موردی دانش آموزان افغان محصل در مؤسسه یاری گران کودکان کار پویا »
مهاجرت امروزه به پدیده ای شایع در جهان تبدیل شده است و همه کشورها به نوعی با این پدیده درگیر هستند. ایران نیز از این وضعیت مستثنا نیست و سال هاست که پذیرای مهاجران افغان است. با توجه به این که چندین دهه از ورود مهاجران به کشور می گذرد، امروزه بحث از نسل های بعدی این مهاجران و مسائل و مخاطرات پیشروی آنان مطرح شده است. کودکان افغان که به واسطه شرایط والدین خویش مجبور به زندگی در ایران و شهر تهران شده اند، جامعه آماری پژوهش حاضر هستند. با توجه به شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خانواده ها این کودکان از شرایط ویژه ای برخوردارند و با ترس ها و خطرات زیادی دست به گریبان اند. این پژوهش به روش نظریه مبنایی سیستماتیک (SY-GTM) انجام شده و داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساخت یافته با 18 کودک 8 تا 13 ساله که با نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند، گردآوری شده است. یافته ها حاکی از این است که مقوله هسته در این پژوهش زیست در بستر مخاطره است که با 14 مقوله اصلی در قالب شرایط علی (عدم وجود قوانین حمایت کننده، عدم وجود آموزش مناسب)، شرایط زمینه ای (مهاجرت غیرقانونی، عدم جذب در جامعه مقصد، ویژگی های فردی)، شرایط مداخله گر (نابسامانی خانوادگی، نابسامانی محله، هم جواری های نامناسب)، راهبردها (ترس، استفاده از خشونت، عدم مدارا، عدم تعلق محله ای، رویاپردازی برای مقابله با ترس) و پیامد (احساس ناامنی) مدل پارادایمی برای تحلیل آن ارایه شده است.