بررسی رابطه بین منابع قدرت مدیران با رفتار سیاسی کارکنان
در سازمان، قدرت یک نیروی نامحسوس و نامشهود است. نمی توان آن را دید ولی می توان اثرات آن را حس کرد. قدرت توانایی یک فرد در تأثیرگذاری بر رفتار دیگران برای رسیدن به هدفش می باشد. نزاع بر سر قدرت، بحث رفتارهای سیاسی در سازمان را پدید می آورد. رفتار سیاسی در سازمان را نمی توان از بین برد ولی می توان آن را کنترل و مدیریت کرد تا در محدوده ای منطقی و سازنده قرار گیرد. هدف پژوهش، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی و از تحقیقات همبستگی به شمار می رود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان شهرداری شهر آمل بوده که حجم نمونه آن بر اساس جدول کرجسی و مورگان برابر 113 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. در پژوهش حاضر به منظورگردآوری داده ها از دو پرسشنامه استاندارد علمی منابع قدرت هینکین و شرایخیم (1989) و پرسشنامه رفتار سیاسی دوبرین (1978)، استفاده شده است. پرسشنامه منابع قدرت 20سئوالی، 5 منبع قدرت فرنچ و ریون که شامل قدرت پاداش، قدرت اجبار، قدرت مرجعیت، قدرت قانونی و قدرت تخصص است را در قالب طیف پنج درجه ای لیکرت (از خیلی موافق تا خیلی مخالف) مورد سنجش قرار می دهد. یافته ها به دو روش آماری توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن است که سه منبع قدرت مدیران، شامل قدرت تخصص، قدرت پاداش و قدرت مرجعیت با رفتار سیاسی کارکنان رابطه معنادار در سطح اطمینان 95 درصد داشته و دو قدرت اجبار و قانونی با رفتار سیاسی کارکنان رابطه معنادار نداشته اند.