سارا اسکندری

سارا اسکندری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

اثربخشی موسیقی درمانی عصب شناختی در توانبخشی شناختی بیماران سکتۀ مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: موسیقی درمانی عصب شناختی توانبخشی شناختی سکتۀ مغزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 176 تعداد دانلود : 116
زمینه: سکتۀ مغزی می تواند باعث ایجاد اختلالاتی در ظرفیت های شناختی بیماران شود. استفاده از موسیقی درمانی عصب شناختی برای توانبخشی شناختی این بیماران توصیه شده است. اما مسئله این است که آیا این مداخله به بهبود مهارت های شناختی بیماران سکتۀ مغزی کمک می کند؟ هدف: هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی موسیقی درمانی عصب شناختی در توانبخشی شناختی بیماران سکتۀ مغزی بود. روش: در این پژوهش شبه تجربی با طرح اندازه گیری های مکرر با گروه گواه، 30 شرکت کننده به روش هدفمند از میان بیماران سکتۀ مغزی مراجعه کننده به بیمارستان فیروزگر شهر تهران انتخاب و به روش غیرتصادفی در دو گروه پانزده نفرۀ آزمایش و گواه جایگزین شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش در 14 جلسه موسیقی درمانی عصب شناختی که کتاب آموزشی آن در سال 2014 توسط تاوت و هومبرگ تدوین شده است شرکت کردند. شرکت کنندگان گروه گواه فقط مداخلات معمول بیمارستانی را دریافت کردند. برای ارزیابی سطح مهارت های شناختی شرکت کنندگان از آزمون ارزیابی شناختی مونترال که در سال 2005 توسط نصرالدین و همکارانش تدوین شده است استفاده شد و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که مهارت های شناختی بیماران گروه آزمایش نسبت به بیماران گروه گواه به شکل معناداری افزایش یافته است (0/001 = p ). نتیجه گیری: این بدان معنی است که انجام مداخلات موسیقی درمانی عصب شناختی می تواند در توانبخشی شناختی بیماران سکتۀ مغزی مفید واقع شود.
۲.

رادیکال های آمریکایی: جریان ویران گر در قلب امپراطوری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی نظریه های روابط بین الملل نظریه های مارکسیستی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی نظری
تعداد بازدید : 948 تعداد دانلود : 172
در آخرین سال های دهه ی 1960، تاثیرات جریان های انتقادی ویا مارکسیستی در علوم اجتماعی رشد یافت. حتی دانش اقتصاد نیز که به صورتی خودانگیخته با قوای پولی هم داستان و متحد است از این تاثیرات برکنار نماند. در معتبرترین نهادهای دانشگاهی، نظریه پردازانی نام آور، پایه ای ترین مبانی جوامع بورژوایی و امپریالیستی غرب را به چالش کشیدند. در ایالات متحده -و از آن عجیب تر، در دانشگاه هاروارد- گروهی از اقتصاددانان چپ گرا، مهارت های فنی بلامنازع خود را با دغدغه ی مداوم خود برای پیوند با جنبش های اجتماعی در هم آمیختند و جریان روشنفکری آشکارا ویران گری را شکل دادند و عنوان «رادیکال ها» را برای خود برگزیدند. از آن پس، رادیکال های آمریکایی به توفیق چشم گیری در ایجاد جریانی انتقادی در بطن دژ مستحکم نئولیبرالیسم ظفرمند دست یافتند. مانایی و زایایی این جریان را نمی توان بدون بازشناسی این مساله درک کرد که این جریان از سویی یک پروژه ی نظری-علمی است و از سوی دیگر برنامه ای سیاسی-سازمانی. بخش دوم بی تردید در طول زمان تغییر یافته اما هم چنان در رویکردهای مولفان آن آشکارا دیده می شود. این درست برخلاف رویکرد اقتصاددانان راست کیشی است که در ردای یک دانش ناب پنهان می شوند تا وضع موجود را توجیه کنند و مدعی شوند بهترین نظم موجود در جهان است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان