ادبیات عاشورایی ،سیر تحول و تکامل آن در ادب فارسی
حوزه های تخصصی:
حماسه بزرگ عاشورا وقیام جاودانه سیّد الشهدا علیه السلام،از چنان جایگاه ومنزلتی برخوردار است که اندیشه حقیقت جوی آدمی را در هر گوشه جهان به تأمّل وتفکّر درباره خویش فرا می خواند .
اگر چه بیش از هزار سال از آن رخداد سرنوشت ساز می گذرد ،امّا گستردگی وغنای آن به گونه ای است که هرگاه کسی به اندیشه وتعمّق پیرامون آن بپردازد ،بازهم به نکته ای تازه ودر خور دست می یابد.
به راستی راز این تازگی وماندگاری در چیست؟حقیقت آن است که این حرکت بزرگ ریشه در باورها ی آرمانی وفطرت پاک انسانی دارد وهمین امر سبب شده تا شاعران وسخنوران حق جو در طول تاریخ به دور ازهرگونه چشم داشت و توقّع، زبان به وصف این حماسه بزرگ وپدید آورندگان آن بگشایند،در ادبیات ما نیز ،این حرکت بزرگ از نظرگاه شاعران اخلاق گرا ومتعهّد ،دور نمانده واز نیمه دوم قرن چهارم به عنوان طرحی نو (شعر عاشورا) در ادب فارسی به ظهور رسیده است .این مقاله برآن است تا بااستناد به مدارک ومنابع موجود ،به شیوه تحلیلی به بررسی این بخش از ادبیات آیینی بپردازد.