پیدایش کثرات از واحد از منظر آکوئیناس و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیست و یکم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۶
23 - 44
حوزه های تخصصی:
پیدایش کثرات از واحد، همواره از بدو شکل گیری فلسفه مورد توجه فلاسفه بوده است. توماس آکوئیناس و ملاصدرا نیز بر مبنای مبانی فلسفی و وجودشناختی خود، نظرات خویش را درباره آن بیان کردند. اینکه چگونه موجودات کثیر از واحد بسیط نشئت گرفته است ذهن هر دو را به خود مشغول کرده است و باید همچون دیگر فلاسفه راهی برای آن می یافتند. این مقاله در نظر دارد با مطالعه آثار توماس و ملاصدرا و شارحان و محققان به شیوه تحلیلی و پژوهشی، نظر دو فیلسوف را راجع به پیدایش کثرات از واحد بررسی نماید تا مشخص شود هرکدام چگونه به توجیه پیدایش کثرات از واحد می پردازند؟ آیا در این راه، به قاعده الواحد توجه دارند؟ موجودات کثیر چگونه از وجود برخوردار شدند؟ نخستین چیزی که از خداوند نشئت گرفت چه بود؟ یافته ها حاکی از آن است که توماس، با تأکید بر مسئله اراده الهی و نظریه بهره مندی، معتقد است معلول های کثیر بی واسطه از اراده خداوند بهره مند شده و وجود می یابند. توماس برمبنای وجودشناختی خود به انکار قاعده الواحد پرداخته است و قائلان به آن را مورد انتقاد قرار می دهد. اما ملاصدرا با پذیرش اصل قاعده الواحد، به ترمیم آن پرداخته و براساس مبانی فلسفی خود، طرح نوینی از آن ارئه داده است و وجود منبسط را به عنوان نخستین صادر از حق تعالی معرفی می کند.