مجید منصوررضایی

مجید منصوررضایی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

خوانشی از تجربه شهری در خیابان های استانبول تا پرسه زنی ذهنی در خیابان های تهران؛ نمونه موردی: استقلالِ استانبول، لاله زارِ تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خیابان زندگی عمومی حوزه عمومی خوانش شهر ذهنیت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۱۲۱
شهر، حاصل برآیند عوامل عینی و ذهنی در بستر تجربه های روزانه است، امری که "لفور"  از آن تحت عنوان «کنش فضایی»یاد می کند.مادامی که مابین این عینیت ها و ذهنیت ها، قرابت وجود داشته باشد، امکان خوانشی ساختارمند از شهر میسر است. انسان در ارتباطی دیالکتیکی از یکسو جهت حضور نیازمند زمان بوده (تجربه) و از دیگر سوی، زمان (خاطره) را برمی سازد. «مکان»ها به عنوان جایی که توامان نیازمند «انسان» و «زمان»اند، پیونددهنده این دو بوده و تجربه و خاطره را از تجرید ذهن به عینیت بدل می نمایند. از این رو هدفنوشتار،«روشنگری درخصوص چگونگی قرابت و افتراق عینیت ها و ذهنیت ها در شهرهای معاصراست». به این سببروایتی ازداستانسرگذشتوجایگاهدومتندردوشهر تهرانواستانبولبهعنوانشهرهایجنوبیوباوجود اشتراکاتفرهنگی،تاریخیومذهبی با روش کیفیمورد بررسی قرار گرفته شد. نتایج نوشتار با گذار از معرفی تفاوت مکان های مورد بررسی و اثرگذاری متفاوت آنها در ساخت و تقویت جریان زندگی روزمره در دو شهر، این تفاوت ها را حاصل پراکسیس فضایی متفاوت به سبب قرائت های گوناگون از جریانات و مفاهیمی چون مدرنیته، قدرت و ایدئولوژی حاکم بر تولید و بازتولید فضا در دو شهر می داند.
۲.

تأویل کارکردشناختی فضاهای عمومی محله ای از منظر هویت نمونة موردی: محلة نازی آباد و مهران تهرانروستا و توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هویت شهرنشینی محله فضای عمومی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ جامعه شناسی فرهنگ
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی شهری
تعداد بازدید : ۱۱۱۰ تعداد دانلود : ۳۸۶
در مطالعة شهر ایرانی، محلات همواره یکی از قدیمی ترین و پایه ای ترین عوامل ساختاری شهرها به شمار می رفتند که در مقام ابژه ای قابل تأمل و به دور از نگاهی نوستالژیک، از ویژگی های تکامل یافته ای برخوردار بودند. از مصادیق این تکامل یافتگی که خود نیازمند مداقة مفصل است، می توان به وجود طیفی از فضاهای عمومی از مشترک میان چند خانوار تا مشترک میان تمامی ساکنان محله اشاره کرد که زمینة بسط و رونق تعاملات اجتماعی در سطوح مختلف محله را فراهم می کردند. با آغاز دورة شهرنشینی فزاینده از اوایل دهة 1340، شهر ایرانی با تغییرات معناداری در کمیت و کیفیت فضاهای عمومی خود مواجه شد. از این رو و در مقایسه با کارکرد و اهمیت این فضاها، نوشتار تلاش دارد تا روشنگری را در خصوص کارکرد فضاهای عمومی در پشتیبانی از هویت محلات شهری ایجاد کند. به این منظور دو محلة «نازی آباد» و «مهران» که وجوه مشترکی از منظر سال های شکل گیری و طبقة اجتماعی ساکن، و وجوه افتراقی در سازمان فضایی و کمیت و کیفیت فضاهای عمومی خود دارند، مورد مطالعة تطبیقی قرار گرفتند. در تبیین چارچوب نظری پژوهش از نظرات و آرای صاحب نظرانی چون راپاپورت[1]، رالف[2]، کارمونا[3]، لینچ[4] و گِل[5] بهره گرفته شد. همچنین در انتخاب روش تحقیق، با توجه به ماهیت پژوهش که معنای خود را وام دار مجموعه عوامل چندبعدی است، از تلفیق دو روش کمّی و کیفی بهره گرفته شد. نتایج پژوهش برآمده از خلال پرسشگری ها و مصاحبه های عمیق، نشان از نقش بسزای فضاهای عمومی در تولید و پشتیبانی از معیارهای برسازندة هویت در محلات شهری دارد.
۳.

روشی برای تحلیل خصیصه های باهمستانی در نظام محلات شهری؛ نمونه موردی؛ محله نازی آباد تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: محله باهمستان پدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۰ تعداد دانلود : ۱۱۹
«باهمستان» در محلات شهری عاملی مهم در ایجاد حس اعتماد، منزلت، تعلق و مشارکت ساکنان به شمار می رود که امروزه در حوزه ادبیات شهر شناسی به آن توجهی ویژه می گردد. این مفهوم و خصیصه های آن تاکنون به روشنی در حوزه ادبیات شهر شناسی کشور مورد بررسی قرار نگرفته است. تحلیل و بررسی مفهوم مورد نظر به واسطه موضوعیت، نیاز به روش شناسی به خصوصی دارد. هدف این نوشتار، گذر از تعاریف کلی مفهوم باهمستان و درک خصیصه های اصلی و ارائه روشی ساختارمند جهت تحلیل آن در نظام محلات شهری است. جهت این امر، محله نازی آباد تهران مورد مطالعه قرارگرفت. مبانی نظری نوشتار برگرفته از نظریات شولتس، رلف و کراس شکل یافت و برای پژوهش، بهره گیری از دو رویکرد اول شخص و اگزیستانسیال برگرفته از روش پدیدارشناسی انتخاب گردید. ارزیابی نتایج، حکایت از مکان بودن، مولد معنا بودن، وجود ارزش و سرمایه های اجتماعی متنوع در میان خرده فرهنگ های سنی و جنسی مختلف و برانگیختن حس تعلق به مکان و اجتماع ساکنان نسبت به محله نازی آباد دارد. در مجموع محله نازی آباد را می توان یک باهمستان معرفی نمود که تمامی خصیصه های باهمستان با اعتبار بالایی در آن صدق می کنند. تحلیل خصیصه های باهمستان مبتنی بر روش پیشنهادی در سایر محلات شهری و بررسی تطبیقی آن ها از آن روی حائز اهمیت است که می تواند برای مدیران و برنامه ریزان شهری سنجه ای در میزان دستیابی به محلاتی شهروند مدارتر باشد.    

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان