کیوان توانای منافی

کیوان توانای منافی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

جنسیت و اتوبیوگرافی: ظرفیت های بدیل روایت تجربه زنانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جنسیت روایت اتوبیوگرافی داستان زندگی تجربه زندگی فرم متعارف

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان زن، اجتماع و خانواده
  2. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان زن، اجتماع و خانواده جامعه شناسی زنان
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی جنسیت
تعداد بازدید : ۱۸۵۳ تعداد دانلود : ۳۸۶۶
ژانر اتوبیوگرافی در معنای متعارف آن، بیش از هر چیز بر شیوه ها و رویه های مقبول در روایت داستان زندگی ناظر است. به این ترتیب که این ژانر، فرم های قاعده مند و مشخصی را در زمینه چگونگی قوام دادن داستان زندگی تشویق می کند و از این طریق به طرد فرم های بدیل در این زمینه مبادرت می ورزد. بنابراین ژانر اتوبیوگرافی، در نهایت فشار هنجارینی را بر چگونگی قوام دادن داستان زندگی تحمیل کرده و از این طریق می کوشد تا شیوه های مقبول و مشروع را از انواع نامقبول آن تمیز دهد. این تشویق و طرد هنگامی واجد دلالت ها و پیامدهای معناداری می گردد که این واقعیت را مدنظر قرار دهیم که فرم متعارف در نهایت نوع مشخصی از سوژگی را امکان پذیر کرده و به تبع آن، انواع دیگری از سوژگی را محدود می کند. در همین راستا یکی از زمینه هایی که می تواند چنین غیبتی را به نحو معناداری نشان دهد، مقوله جنسیت و به طور مشخص تر، مقوله اتوبیوگرافی زنان است. ژانر اتوبیوگرافی در روند تاریخی قوام یافتن اش، در عمل اتوبیوگرافی زنان را خارج از چارچوب های متعارف و کانونی این ژانر قرار داده و در نتیجه تنها با تحمیل کردن غیبت بر این اتوبیوگرافی ها توانسته خود را به مثابه ژانری مشخص صورت بندی کند. بنابراین معرفی اتوبیوگرافی های زنان به عرصه ژانر، اصولاً در راستای متزلزل کردن مرزها و خودبسندگی های این ژانر عمل کرده و همزمان فرم ها و صور بدیلی را برای قوام دادن داستان زندگی امکان پذیر می کند. در این مجال تلاش می شود تا با تمرکز بر مجموعه ای از اتوبیوگرافی های دانشجویی و با ارائه سنخ شناسی و ذکر مهم ترین نمونه های هر سنخ، چگونگی تلاش این دانشجویان به منظور قوام دادن داستان زندگی و تجربه زنانه شان را نشان دهیم؛ تلاشی که بیش از هر چیز از رهگذر عدول از فرم متعارف اتوبیوگرافی صورت پذیرفته است.
۲.

بررسی امکان های بازتابندگی هنری به منظوربازنمایی اخلاقی دیگری فرودست مطالعه موردی«کلوزآپ- نمای نزدیک»(عباس کیارستمی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مطبوعات زنان قدرت سیاسی جامعه مدنی دانش شکوفه زن امروز حقوق زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۹
بازتابندگی در معنای عام آن، واجد سبقه و مقبولیت تردیدناپذیری در فلسفه، علم و هنر است. این ترماز یکسو به عنوان مفهومی روش شناختی در این حوزه ها مورد استفاده قرار می گیرد و از سوی دیگر مفهومی ست که امکان های تحلیلی مهمی را در سنجش امور ملازم با این حوزه ها فراهم می آورد. علاوه بر این، بازتابندگی بنا بر چارچوب های تفسیری مختلف، دلالت های متفاوتی به خود می گیرد؛ دلالت هایی که می توانند معرفت شناختی، روش شناختی، زیبایی شناختی، اخلاقی یا سیاسی باشند. بر همین اساس و با توجه به محور مسئله زای مقاله ی حاضر، بازتابندگی بیش از هرچیز در نسبت با مقولات فرودست بودگی و مزیت بازنمایی/روایت مدنظر خواهد بود و دقیقا از چنین منظری ست که می توان به نحو معناداری از امکان های خلاقانه ی "کلوزآپ- نمای نزدیک" در بهره گیری از بازتابندگی هنری و نیل به مواجهه ای اخلاقی با دیگری فرودست سخن گفت. همانطور که خواهیم دید این روایت می کوشد تا از یکسو فضایی را برای شخصیت مرکزی فراهم آورد تا وی بتواند بازنمایی و روایتی را از خویش برسازد و از سوی دیگر تلاش می کند تا این امر را از رهگذر برقراری نسبتی بازتابنده با محدودیت های روایت های متعارف به انجام رساند. در این مجالبه منظور بسط و توضیح این امکان ها، ابتدا بر نسبت مسئله زای میان فرودستان و بازنمایی تمرکز کرده و سپس می کوشیم تا پس از اشاره به بازتابندگی در معنای عام آن، به بررسی موردی روایت کلوزآپ- نمای نزدیکپرداخته و دلالت های اخلاقی بازتابندگی در این روایت سینمایی را مورد مداقه قرار دهیم.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان