نقش عوامل انسانی در سقوط شیراز در زمان شاه منصور(795ه .ق)
حوزه های تخصصی:
آل مظفر سلسله ای بود که در قرن هشتم هجری بیشتر بر جنوب ایران حکومت می کرد. سرسلسله ی این دودمان امیر مبارزالدین محمّد که مورد توجه سلطان ابوسعید ایلخانی قرار داشت، به فرمانروایی یزد رسید. او با ضعیف شدن مغول ها بعد از مرگ ابوسعید، سلسله ی آل مظفر را بنیان گذاشت. پس از او فرزندش، شاه شجاع جانشینش گردید و در مدت حکومتش درگیر نزاع های خانوادگی بود. روابط دوستانه ی شاه شجاع و امیرتیمور گورکانی در زمان فرزندش سلطان زین العابدین رو به تیرگی گرایید. شاه منصور برادرزاده ی شاه شجاع و برادر شاه یحیی مردی شجاع و باکفایت بود. بعد از مرگ شاه شجاع، ابتدا در خوزستان و سپس در شیراز حکومت می کرد و طیّ این مدت با عموها و برادران خود در نزاع به سر می برد. با شنیدن خبر هجوم مجدد تیمور به ایران به خاندان خود پیشنهاد اتحاد و کمک نظامی علیه تیمور را داد که کوته نظری فردی چون سلطان احمد مانع این عمل گشت. در این مقاله به ذکر درگیری ها و لشکرکشی های مابین افراد دودمان مظفری پرداخته نمی شود؛ بلکه این مقاله در نظر دارد با استفاده از روش کتابخانه ای و توصیفی به نقش افراد (سلطان احمد، ایلدرم بایزید و محمّد بن زین الدین خراسانی) در تضعیف قدرت شاه منصور از زمان به سلطنت رسیدن سلطان زین العابدین (786ه .ق) تا سقوط شیراز (795ه .ق) بپردازد که نهایتاً موجب سقوط این خاندان شد. شاه منصور با وجود مقاومت دلیرانه در مقابل تیمور، در جنگ با او به قتل رسید (795ه .ق) و قدرت آل مظفر با دستور تیمور مبنی بر قتل عام هفتاد نفر از آن ها پایان یافت.