تحلیل تطبیقی مقوله زمان پریشی(آناکرونی) در گفتمان روایی بخش ساینزبری گالری ملی لندن برمبنای نظریه ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاربرد اصطلاح و استعاره روایت در ادبیات موزه شناسی بسیار توسعه یافته، اما کمتر از چیستی و چگونگی روایت در آن سخن به میان آمده است و رویکردهای موجود که به ویژه در مطالعات فرهنگی در این حوزه مطرح هستند، بیشتر جنبه های انتقادی را پوشش داده اند. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی در چارچوب "نظریه روایت" ، و بر مبنای آرای ژرار ژنت، در پی این پرسش است که در موزه های هنر ، زنجیره ای از واحدها یا رویدادهای روایی چگونه و با چه فنونی به وسیله شکل گیری گفتمان روایی از نعمت داستان برخوردار می شوند؟ و در این راستا، چگونه با تحلیل یکی از مقولات اصلی روایت شناسی ادبی یعنی زمان روایت و خصوصاً با بررسی تطبیقی مقوله "ترتیب" یا "زمان پریشی" برای نمایشگاه موزه، نحوه ای از تحلیل روایت موزه و چیدمان آن بر مبنای نظریه روایت حاصل می شود؟ با بررسی رویکردهای پیشین تجربه شده در چیدمان گالری ملی لندن به عنوان مورد مطالعاتی و تحلیل بخش ساینزبری، این نتیجه حاصل شد که ملاحظات زیباشناختی و کاربردی در معماری و پایبندی به اصول ترکیب بندی و جنبه های بصری در چیدمان، ایجادکننده همان زمان پریشی های روایی هستند که به مثابه ابزار و آرایه های ادبی در روایت می شناسیم. رابرت وِنتوری در طراحی معماری این بخش از گالری ملی با دیدگاهی کارکردگرا در جهت ارائه فضایی برای تجربه واقعی دیدن نقاشی ها که فراتر از بازدید صرفاً موزه ای باشد، توانسته در عین حال روایت گاهنگارانه موزه را نیز لحاظ کرده و با ایجاد گشایش ها و تعلیق های متعدد از طریق ارتباطات فضایی و از طریق آنچه که در این پژوهش از منظر روایت شناسی به عنوان انواع پیشوازها و بازگشت های زمانی بیرونی شناسایی شد، در این موزه به روایتگری دست یابد. بنابراین اگرچه ژنت روایت را بیشتر محدود به ادبیات می دید، این پژوهش نشان می دهد که مؤلفه های اصلی تحلیل گفتمان روایی همچون زمان و مقوله ترتیب در آرای وی را می توان برای روایت نمایشگاهی تطبیق داد.