جنگ نَرم
حوزه های تخصصی:
در پی مقاله جنگ نامتقارن از نگاهی دیگر در فصلنامه علوم و فنون نظامی سوالاتی مطرح شد که لازم است راجع به بعضی از آنها در قالب این مقاله پرداخته شود. در مقاله فوق اشاره شد که اصطلاح جنگ نامتقارن اصطلاحی است که زائیده تفکرات نیروهای اطلاعاتی و به منظور جنگ روانی و اتلاف نیروهای فکری است و لذا این جنگ صرفاً یک جعل اصطلاح است و در مجموعه کتب و یا مقالاتی که در این رابطه نوشته شده به مطالب جدیدی برخورد نمی شود.عدم درک صحیح از نوع و چگونگی عملکرد آمریکا در عراق این سوء تفاهم را به وجود آورده که عملیات نظامی صورت گرفته در عراق به گونه ای بوده که شکل جنگ جدیدی از آن استنباط می شود که باید آنرا جنگ نامتقارن نامید.اگر شکل عملکرد آمریکا در عراق تجزیه و تحلیل شود این مغلطه عملیاتی مرتفع می گردد.این سوال مهمی است که باید جواب آنرا یافت. آیا آمریکا در عراق عملیات نظامی به معنای درگیری یگان با یگان انجام داد؟ آیا گسترش نیروهای طرفین در این جنگ شکل گرفت و اصول حاکم بر جنگها در این عملیات جاری شد؟ اگر گسترش نیروهای عراقی روبروی واحدهای عملیاتی آمریکا صورت گرفت این ترکیب و گسترش نیرو و تغییرات مداوم که در اثر فشارهای نیروهای مقابل صورت گرفته بطور روزانه چگونه بود ؟ آمریکا کدام یک از تاکتیک های رخنه ای، احاطه ای و ... را بکار برد و حاصل این تاکتیک چه میزان کشته و یا اسیر عراقی بود ؟ اگر بتوانیم به سوالات فوق جواب دهیم بدان معناست که عملیات صورت گرفته مشابه و مطابق تاکتیکهایی است که در دانشکده های فرماندهی و ستاد ارتشهای جهان تدریس می شود و عنوان جنگ نامتقارن یک اصطلاح جعلی است و اگر نتوان پاسخ آنرا یافت، سوال دیگری مطرح است و آن اینکه آیا اشغال نظامی در پی عملیات رزمی انجام شد و یا اساساً بدون اینکه عملیات رزمی صورت گیرد اشغال انجام شده است ؟ آنچه در اخبار و وسایل ارتباط جمعی مشاهده شد یک سناریوی عملیات رزمی بود. نه یک عملیات رزمی به معنای واقعی آن. آنچه این احتمال را قوت می بخشد عدم انجام مقابله در نقاط حساس نظامی و عدم مقاومت در اشغال بغداد بود که کاملا و بطور زنده از شبکه های تلویزیونی جهان پخش شد.