بررسی جنبش جمهوری خواهی رضاخان؛ زمینه ها و دلایل ناکامی
حوزه های تخصصی:
جمهوری به عنوان یک روش حکومت، یا اداره حکومت است که در سده های هیجدهم ونوزدهم در غالب دموکراسی یا حکومت مردم بر مردم مطرح شده است. پیشینه جمهوری خواهی به دوران پیش از مشروطیت باز می گردد که می توان در آراء اشخاصی چون طالبوف ملکم خان وغیره می توان آن را جست. رضا خان که پس از استعفای مشیرالدوله و خروج قوام السلطنه زمینه را برای رسیدن به مقام نخست وزیری مناسب می دید؛ درصدد برآمد که به شیوه آتاتورک مصطفی کمال پاشا رژیم جمهوری را تأسیس و خود را به ریاست جمهوری انتخاب شود. این در حالی بود که اوضاع آشفته کشور و فقدان امنیت وآرزوی مردم مبنی بر ظهور یک منجی برای نجات کشور از نابسامانی ها که پس از مشروطیت به این سو برفضای اجتماعی و سیاسی کشور سایه انداخته بود، نیاز به روی کار آوردن یک حکومت مرکزی توانمند در ایران به شدت احساس می شد. سؤال این پژوهش این بود که جنبش جمهوری خواهی رضاخانی زمینه ها و دلایل آن چگونه بوده است؟ فرضیه مقاله پیش رو این است که به نظر می رسد ناکامی این جنبش از واپس زدن جامع سنتی ایرانی و استفاده ابزاری رضاخان از آن برای کسب قدرت بوده است.