مهدی غیاثوند

مهدی غیاثوند

مدرک تحصیلی: استادیار گروه فلسفه دانشگاه خوارزمی تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۲ مورد از کل ۲۲ مورد.
۲۱.

بینامتنیت و مساله زبان دین(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۷۴
مسئله ی اصلی مقاله ی پیش رو این است که آیا نظریه ی بینامتنیت- در شکل و روایت کلاسیک اش، یعنی آنچنان که ژولیا کریستوا، واضع لفظ بینامتنیت، آن را روایت و صورتبندی کرده است- می تواند در حکم یک روش برای فهم معنای زبان و متون دینی به کار آید؟ و اینکه با به کارگیری بینامتنیت می توان به یک معنای واحد، کامل و نهایی رسید؟ و به فرض حصول معنا، وضعیت عینیت فهم زبان دین و متون دینی چگونه خواهد بود؟ ضمناً به این پرسش نیز پاسخ داده ایم که با تأکید بر ویژگی بینامتنی متون، همچون پویایی و فرآوری مداوم متون، در جریان بینامتنیت، معنای متن می تواند همان مقصود نویسنده ی متن باشد؟ کریستوا بر دو مؤلفه سوژه و زبان در کنار ساختار، برای حصول معنا تأکید دارد با تکیه بر این دو مؤلفه ی مهم کریستوایی که اساس شکل گیری بینامتنیت را تشکیل می دهد بحث در دو محور بررسی می شود.1. با در نظر گرفتن این نکته که معنا حاصل همکاری و پیوند زبان و سوژه است، عینیت فهم معنای گزاره های دینی و اساساً زبان دین در دو شکل مکتوب و گفتاری آن به چه نحو خواهد بود؟2. بینامتنیت امکان روشی برای فهم معنای زبان دین را فراهم خواهد کرد؟ که درنتیجه درخواهیم یافت کاربست بینامتنیت در وادی زبان دین به موجب پویایی زبان و سوژه ی سخن گو کریستوایی امکان حصول یک معنای واحد را نخواهد داشت و با توجه به این نتیجه عینیت فهم معنای زبان دینی فرضیه ای نادرست است و بینامتنیت در قامت یک روش برای حصول معنا به کار نخواهد آمد. شماره ی مقاله: ۱
۲۲.

بررسی وابستگیِ «مسئولیت مدنی مبتنی بر تقصیر در پارادایم حق و عدالت» به متغیرهای فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مسئولیت مدنی تقصیر پارادایم حق و عدالت اراده ی آزاد رئالیسم موجبیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۸۴
در حوزه مسئولیت مدنی، دسته ای از نظریه ها مبنای تعهد به پرداخت خسارت را با توسل به ایده تقصیر معین می کنند. مسئله ی مشخص این مقاله این است که تقصیرگرایی در تعیین مسئول، وابسته به کدام متغیرهای معرفت شناختی و هستی شناختی است؟ با این قید که مسئله تنها در پارادایم حق و عدالت بررسی شده است. استدلال کرده ام که تقصیرگرایی(1) دستکم در برخی روایت هایش، مستلزم تصدیق انگاره ی اراده ی آزاد است؛ اما نه در تمامی روایت ها؛ یعنی می تواند نسبت به منازعات فلسفی در باب اراده ی آزاد و اختیار، علی السویه باشد، (2) از مناقشات فلسفی در باب کنار هم قرار گرفتن انگاره ی موجبیت یا طبیعت چونان ماشین و طبیعی انگاری انسان، سخت متأثر است، (3) به هنگام توأمان شدن با موضعی شناخت گرایانه، مستلزم واقعی انگاری است؛ و نه در تمامی روایت ها، (4) به شرط نوعی سازیِ معیار تقصیر،مستلزم واقعی انگاری است اما تلازمی با انکار واقعی انگاری خام ندارد. به سخن پیراسته تر، نسبت به خام یا انتقادی بودن واقعی انگاری علی السویه است؛ اما با ناواقعی انگاری سازگار نیست و نهایتاً، (5) با اینکه تفسیر نوعی از تقصیر، به خودی خود مستلزم شناخت گرایی یا ناشناخت گرایی نیست، اما در پارادایم حق و عدالت مستلزم شناخت گرایی است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان