سمیه طالبی

سمیه طالبی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

تعیین عرصه های مناسب برای تغذیه مصنوعی بر پایه ی تلفیق روش های ANP و مقایسه زوجی در محیط GIS، مطالعه موردی دشت گربایگان فسا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: GIS مدیریت منابع آب مقایسه زوجی پخش سیلاب ANP گربایگان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳۷ تعداد دانلود : ۹۶۴
بخش عمده­ای از کشور ایران جزء مناطق خشک و نیمه­خشک محسوب می­شود و آب ب ه عنوان یک عامل محدود کننده فعالیت­های بشر در این مناطق به شمار می­آید. وجود سیلاب­های مخرب و کمبود آب در این مناطق، لزوم مهار سیلاب­ها را ایجاب می­کند. پخش سیلاب یک استراتژی مناسب برای مهار سیلاب و بهره­وری از آن است. تعیین عرصه­های مناسب برای پخش سیلاب و وارد کردن آب به یک سازند نفوذپذیر، یکی از مهمترین عوامل تعیین کننده موفقیت طرح های پخش سیلاب است. از این رو، در این پژوهش سعی شده تا با تلفیق سیستم اطلاعات جغرافیایی و سیستم­های تصمیم­گیری چندمعیاره ( MCDM )، مناسب­ترین عرصه­ها برای اجرای عملیات پخش سیلاب در دشت گربایگان فسا شناسایی شوند. بدین منظور، ابتدا داده­های 8 پارامتر تاثیرگذار-شیب، کیفیت آب، زمین­شناسی، ضخامت آبرفت، کاربری اراضی، قابلیت انتقال، ژئومورفولوژی و تراکم زهکشی- منطقه مورد مطالعه، در محیط GIS آماده­سازی گردید و با استفاده از روش ANP و مقایسه زوجی به ترتیب وزن هر معیار و وزن کلاس­های هر لایه در نرم­افزار Super Decision محاسبه شد. در مرحله بعد، نواحی دارای محدودیت برای پخش سیلاب حذف گردید. سپس با استفاده از توابع تحلیلی GIS ، کل محدوده برای هر یک از معیارهای تعیین شده پهنه­بندی شد. در نهایت، با تلفیق نقشه­های پهنه­بندی شده براساس وزن اکتسابی از روش ANP ، نقشه­ نهایی در پنج کلاس از کاملاً مناسب تا نامناسب تهیه شد. نتایج این پژوهش نشان ­داد که مناطق کاملاً مناسب برای تغذیه مصنوعی آبخوان­ها، اغلب در نهشته­های کواترنری Qb ، Qgsc و Qg و واحدهای ژئومورفولوژیکی پدیمنتی و مخروط­افکنه­ای با شیب کمتر از 3 درصد واقع ­شده­اند . همچنین نتایج حاصل از این روش با استفاده از کنترل زمینی، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت که حاکی از برآورده شدن همه معیارهای انتخابی در نواحی کاملاً مناسب، و رضایت بخش بودن به کارگیری روش­های MCDM در تلفیق با GIS در امر مکان­یابی عرصه­های مناسب برای تغذیه مصنوعی آبخوان­ها است.
۲.

نابرابری­های منطقه­ای امنیت مورد مطالعه زنان 15 سال به بالای ساکن مناطق شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان امنیت یاسوج فضاهای شهری نابرابری های منطقه ای

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی شهری
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی مفاهیم علوم اجتماعی (هویت، سرمایه اجتماعی و ...)
تعداد بازدید : ۱۲۴۵ تعداد دانلود : ۵۴۲
نتایج اکثر تحقیقات مربوط به امنیت زنان در شهرها بیانگرِ ناامنی زنان در فضاهای شهری هستند. ایراد اساسی این تحقیقات این است که به علتِ قبول و بدیهی دانستنِ منطقِ دو­انگاریِ مسلط ( شهر/ روستا، زنان / مردان و محیط اجتماعیِ/ محیط فیزیکی) تمایزاتِ درونِ شهر، درونِ جنس و ویژگی­های محیط فیزیکی مرتبط با امنیت را نادیده یا کم اهمیت گرفته اند. مقاله حاضر با مهم دانستن تمایزات فوق و استفاده از روش پیمایشی، به بررسیِ امنیتِ درون جنسیِ زنانِ مناطقِ 2 گانه شهر یاسوج در رابطه با ویژگی­های محیط اجتماعی و فیزیکی محل سکونت شان پرداخته است. بر اساس نتایج تحقیق، ناامنی زنان منطقه 1 بیشتر به محیط فیزیکی و ناامنی زنان منطقه 2 بیشتر به محیط اجتماعیِ محلِ سکونت شان مربوط می­شود. سه مورد از مهمترینِ عوامل ناامن کننده زنان، به ترتیب، کوچه­های فرعی، اراذل و اوباش و دزدی (منطقه 1)؛ و درگیری، مزاحمت ناموسی و اراذل و اوباش( منطقه 2) بوده­اند. ویژگی های اجتماعی منطقه سکونت، موجب ناامنیِ بشترِ زنان مجرد؛ لیسانسیه ها و بالاتر و دیپلمه­ها؛ و زنان دانشجو، دارندگان کار آزاد و دانش­آموزان در مقایسه با دیگر گروه های زنان شده­اند. بر اساس نتایج آزمون تأثیر تقابلیِ منطقه سکونت و وضع تأهل، زنان مجرد هر دو منطقه تحت شرایط محیط اجتماعی شان ناامن تر از زنان متأهل هم منطقه ای شان بوده اند. در بعد کلی امنیت، زنان مجرد منطقه بالا بیشترین ناامنی و زنان متأهل منطقه بالا کمترین ناامنی را داشته اند.
۳.

بررسی رابطه مدیریت دانش و سواد اطلاعاتی با کارآفرینی سازمانی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان مازندران

تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۴۵
زمینه و هدف: مدیریت دانش ابزاری سودمند برای سازمان ها است تا سرمایه خود را توسعه دهند، نوآوری و کارآفرینی را تشویق کنند و عملکرد مطلوب را به حداکثر برسانند؛ لذا این پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه مدیریت دانش و سواد اطلاعاتی با کارآفرینی سازمانی، انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی؛ از لحاظ ماهیت، توصیفی و از نظر روش، همبستگی و جامعه آماری، شامل تمامی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان استان مازندران در سال تحصیلی 01-1400 به تعداد 3600 نفر بود. مطابق با جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان، 351 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر حسب جنسیت (خانم: 129 نفر و آقا: 222 نفر) انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه های استاندارد مدیریت دانش پاتریک و همکاران (2009)، سواد اطلاعاتی سیامک و داور پناه (1388) و کارآفرینی سازمانی هیل (2003) بود. یافته ها: در سطح معنی داری 05/0= ، یافته ها نشان داد رابطه مثبت معنی داری بین مدیریت دانش با کارآفرینی سازمانی وجود دارد. هم چنین، رابطه مثبت معنی داری بین سواد اطلاعاتی با کارآفرینی سازمانی وجود دارد. تحلیل رگرسیونی نشان داد سهم متغیرهای مدیریت دانش و سواد اطلاعاتی در پیش بینی کارآفرینی سازمانی متفاوت است. به طوری که، در مقایسه با مدیریت دانش، سواد اطلاعاتی سهم بالاتری در پیش بینی کارآفرینی سازمانی دارد (05/0= α > P ). نتیجه گیری: بنابراین، توجه به رشد و توسعه سواد اطلاعاتی و مدیریت دانش در دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان می تواند به افزایش کارآفرینی سازمانی آنان منتهی شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان