هدف از اجرای این پژوهش سنجش میزان رضایت شغلی شرکت های تابعه شرکت ملی نفت ایران و واحدهای ستادی آن بر اساس مدل رضایت شغلی «هی» بوده است. این پژوهش در سال 1391 انجام شده و جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان رسمی، پیمانی و قراردادی واحدهای ستادی شرکت ملی نفت ایران و شرکت های تابعه شرکت ملی نفت ایران بودند که از میان آن ها 5093 نفر با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده اند. ابزار پژوهش، پرسشنامه رضایت شغلی «هی» بوده و داده های گردآوری شده از طریق محاسبه میانگین آزمون فریدمن جهت مقایسه و رتبه بندی هریک از ابعاد رضایت شغلی مورد تحلیل قرار گرفتند. از آزمون های کروسکال والیس و یومن ویتنی جهت مقایسه رضایت شغلی گروه های جمعیت شناختی استفاده شد. نتایج به دست آمده حاکی از رتبه بندی شرکت های تابعه شرکت ملی نفت و واحدهای ستادی بر اساس میزان رضایت شغلی آن ها می باشد. هم چنین میزان رضایت از ابعاد و مؤلفه های موردسنجش در داخل هر یک از شرکت ها نیز رتبه بندی شده اند
این مقاله، گزیده ای از یک پژوهش دانشگاهی است که به بررسی پدیده جهانی شدن و تاثیر آن بر نقش رسانه ها در حوزه فرهنگی ایران و نیز به بررسی این مساله می پردازد که جهانی شدن چه تاثیری بر نقش تلویزیون ایران در حوزه فرهنگ داشته و این که عملکرد بهینه تلویزیون در این زمینه چه باید باشد. در این تحقیق دو هدف عمده دنبال شده است. اول بررسی وضع موجود تلویزیون ایران در حوزه های مختلف فرهنگ با توجه به جهانی شدن در این زمینه و دوم، تصویر سازی وضع مطلوب تلویزیون با توجه به جهانی شدن در حوزه فرهنگ. جهت انجام بخش اول پژوهش از روش تحلیل محتوا و از تکنیک پرسشنامه معکوس استفاده شد. در بخش دوم جهت بررسی وضعیت مطلوب تلویزیون با توجه به جهانی شدن در حوزه فرهنگ، از روش دلفای استفاده گردیده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که هرچند تلویزیون ایران در بسیاری از حوزه های فرهنگ الگوهای جهانی را ترویج می کند اما در کل در حوزه فرهنگ به طور سنتی عمل می نماید. شایان ذکر است که دیدگاه ها و نظرات خبرگان در بخش دلفای، راه کارهای مناسبی را برای مدیریت جهانی شدن در حوزه فرهنگ برای متولیان این رسانه ارائه داده است.