احمد کنجوری

احمد کنجوری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

تحلیل ابعاد هنری، ادبی، آیینی و اساطیری چَمَر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چَمَر قوم لک سُرنا آیین پذیره رقص عزا سوگ سیاوش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۴ تعداد دانلود : ۲۳۵
سوگ آیینِ «چَمَر» آیینی اسطوره ای، رازآگین، نمادین و آمیزه ای از حالات، حرکات، جلوه های نمایشی، پایکوبی (رقص عزا)، تابوها، موسیقی، آواز (مویه خوانی زنان و مردان) است که از دیرباز، در میان قوم لَک ، در سوگ عزیزان اجرا می شود. این آیین اسطوره ای باشکوه، با هدف تکریم متوفی، در چارچوبی خاص، کارکردی فردی و جمعی دارد. از رهگذر واکاوی دیرینه شناسی و رمزگشایی آیین چَمَر به عنوان متنی تأویل پذیر، جلوه هایی ارزنده از فرهنگ کهن اقوام ایرانی نمایانده می شود. بازنمایی ابعاد آیینی، اسطوره ای، هنری و ادبی سوگ آیین چَمَر، تبیین کارکرد موسیقی و بویژه سُرنانوازی در سوگواری لَک زبانان و لَک تباران و بازنمایی، واکاوی و رمزگشایی ابعاد و عناصری از رقص عزا و آیین پذیره و پیشواز از اهداف این پژوهش است. در مطالعه موردی حاضر از روش تحقیق کیفی و شیوه تحلیی-توصیفی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که: آیین چَمَر، مراسمی است از گونه آداب گذر برای بازگشت به تعادل و سازگاری با شرایط غمگنانه جدید. در این آیین، به قصد تأثیرگذاری بیشتر، از عناصر نمایشی، سوگ چامه ها، موسیقی و فضاسازی خاصی استفاده می شود که شباهت های زیادی به عناصر و اجزای سوگ سیاوش (سیاوشان) دارند. بررسی تطبیقی آیین های پذیره و رقص مرگ در میان لک زبانان با اسطوره ها (تاریخ-داستان ها)ی شاهنامه و نیز سایر ملل و نحل نشان از اصالت، دیرینگی و رازآگینی این آیین دارد. رقص رارا (رقص عزا)، آیینی نمایشی است برای راندن دوگانگی های زندگی، هم ذاتی با لایزال و بازیافتن وحدت آغازین؛ نیز آزمونی مشتاقانه، عبادت و نمایشی دسته جمعی است با هدف تقویت و راهنمایی روان رفتگان به سوی راهِ تنگِ نامرئی تا رسیدن به جاودانگی.
۲.

عناصر ساختاری شعر «دریچه ها» سروده مهدی اخوان ثالث

نویسنده:

کلید واژه ها: اخوان ثالث دریچه ها ساخت عناصر ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۱ تعداد دانلود : ۸۹۷
اخوان ثالث (م. امید)، گاه، برای تسکین خاطر آتش خیز خویش، به موضوعات و مضامین عاشقانه روی می آورد. موضوع جهان شمول «عشق» دریچه ای می شود تا برای لحظاتی، از تنفّس در درون مایه های سیاسی–اجتماعی که برای اخوان سرشار از تعفّن و اختناق است، در امان بماند؛ دریغا که این گونه سروده ها نیز یأس آلودند. محبوب و منظور او نیز یا از اهالی «زمستان» است که سرمای سخت و سوزان، عاطفه اش را افسرده و منجمد کرده است یا در سفر و هجران است؛ بدین گونه عشق یأس آلود، دردی بر دردهای ژرف اخوان، افزوده است. مثنوی «دریچه ها» که محتوایی غنایی و غزل گون دارد، چنین است. در این مقاله، عناصر ساختاری شعر «دریچه ها» به روش تحلیل و توصیف متن بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که قالب شعر، تعیین کننده قطعی و نمودار بی چند و چون یک اثر نیست، بلکه معنا، قالب را به دنبال خود می کشاند. شعر دریچه ها که حاصل تجربه های عینی و بیرونی سراینده است و در بحر «هزج مسدّس اخرب مقبوض» سروده شده، از مترنّم ترین و مطبوع ترین وزن و آهنگ ها، برخوردار است که این امر، خلاف نظر پیشنیان درباره این بحر است. در این سروده، معنا، زبان و تصویر هماهنگ جلوه می کنند. شفافیّت و سادگی و صمیمیت معنایی، سبب شفافیّت و سادگی زبان و تصاویر شده است.  
۳.

اسطوره پیرایی در تلمیحات نوغزل های بهبهانی، نیستانی، بهمنی و منزوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: غزل نو اسطوره اسطوره پیرایی تلمیح بهبهانی نیستانی بهمنی منزوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۴ تعداد دانلود : ۳۶۶
انسان مدرن نه اسطوره ها را در هیئت ظاهری شان می پذیرد و نه می تواند به کلی ترک کند و از آن ها رهایی یابد. گروهی از شاعران امروز، به ویژه نوغزل سرایان، از تلمیحات اسطوره ای به عنوان سرمایه و پشتوانه ای معرفتی و عرصه و فضایی خیال انگیز و رازآمیز، بسیار استفاده می کنند. مسئله اصلی این جستار، آن است که نوغزل سرایان، ازجمله بهبهانی، نیستانی، بهمنی و منزوی با اسطوره ها و تلمیحات اسطوره ای چگونه رفتار می کنند تا هم آن ها را پذیرفتنی و روزآمد کنند و هم از آن ها چونان خمیرمایه ای برای طرح و بیان مافی الضمیر خود، سود برند؟ مفروض مقاله این است که شاعران یاد شده رویکردی دوگانه به تلمیح و اساطیر تلمیحی دارند: گاه در تلمیحات، تغییر چندان مهمی اعمال نمی کنند؛ اما گاه به تغییر در عناصر ساختاری و بنیادین اسطوره ها و تلمیحات اسطوره ای، تلفیق و یا کم و زیاد کردن بخش هایی از آن ها به روش های گوناگون که فی الجمله در این مقاله آن را «اسطوره پیرایی» خوانده ایم، روی می آورند. نتایج نشان می دهد که در تلمیحات بازتاب یافته در نوغزل های این چهار شاعر، اسطوره پیرایی به شیوه هایی چون «وارونه سازی عناصر اصلی اساطیر»، «جابه جایی اولویت تقابل های دوگانه در آن ها»، «تقویت ابعاد و عناصر کم اهمیت تر اساطیر»، «تغییر طرح اسطوره»، «تهی شدن عناصر اسطوره ای از ماهیت خویش» و «ناکارآمد دانستن برخی از اسطوره ها در شرایط امروزی» رخ داده است .
۴.

گونه های طرح و گسترش تلمیح در محور عمودی نوغزل های سیمین بهبهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساخت تلمیح سیمین بهبهانی غزل نو محور عمودی شعر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۴ تعداد دانلود : ۴۲۱
سیمین بهبهانی یکی از شاعران مبتکر و اثرگذار معاصر است. در نوغزل های او، بسامد و تنوع تلمیح ها چندان است که می توان تلمیح را از برجسته ترین ویژگی های سبک شاعری او دانست. درک درست ظرفیت های معنایی و ظرافت های ساختاری سخنی که بن مایه تلمیحی دارد، به آشنایی با معنای تلمیح ازیک سو و شناخت ساخت و شیوه های بهره گیری از تلمیح، ازدیگرسو، وابسته است. بررسی شگردهای عمق بخشی و توسع فکری، معنایی و فرهنگی تلمیح در شناخت و درک بهتر ظرافت ها و تمهیدات معنایی و ساختاری نوغزل های سیمین بهبهانی و نقش این عوامل در ایجاد التذاذ ادبی، اهمیت و ضرورت دارد. در این مقاله برآنیم که نشان دهیم سیمین بهبهانی در نوغزل های خود تلمیح را به چه شیوه ها و در چه گونه هایی در محور عمودی خیال آورده و گسترش داده است. نتایج نشان می دهد که تلمیح ها در شعر سیمین بهبهانی الگوها و ساخت های متنوعی دارند که از مفردات و ترکیبات واژگانی تا تلمیح های گسترده و منتشرشده در سراسر محور عمودی خیال در نوسان اند. در نوغزل های سیمین بهبهانی، تلمیح در محور عمودی، به گونه هایی همچون تلمیحات موازی، تلمیحات تلفیقی، تلمیحات مقایسه ای، مُلَمَّح، تلمیح ساختاری، تلمیح مناظره ای یا مناظره تلمیحی، تلمیح حلولی و جز آن جلوه کرده است که برخی از این شیوه ها، به ویژه در محور عمودی خیال، کم سابقه یا بی سابقه اند.
۵.

شالوده شکنی در تلمیحات به کار رفته در غزلیات حسین منزوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: غزل شالوده شکنی تلمیح منزوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹۶ تعداد دانلود : ۱۱۲۲
حسین منزوی، از غزل سرایان برجسته معاصر و جزو حلقه های اصلی نوآوری در غزل امروز است. به دلیل احاطه بر ادبیات کهن فارسی و آشنایی با اساطیر مختلف ایرانی و غیر ایرانی، شعر منزوی جلوه گاه تلمیحات متعدد و متنوع حماسی، عرفانی، مذهبی و... است. او با استفاده از تلمیحات گوناگون، سخن خود را عمیق، اثرگذار، چندمعنا و گسترده ساخته است. با توجه به ضرورتبررسی شیوه ها و شگردهای عمق بخشی و اثرگذاری و توسع فکری، معنایی و فرهنگی برای شناخت و درک بهتر آثار منزوی و نقش این عوامل در التذاذ ادبی از شعر وی، هدف اصلی این مقاله، بررسی و تحلیل واسازی ها و تأویل های شاعرانه تلمیحات در غزلیات منزوی بر پایه اصول مکتب شالوده شکنی، به روش تحلیل و توصیف متن است. منزوی در مواردی متعدد و گاه مکرر، در تلمیحات شالوده شکنی می کند و با شگردهایی چون مفهوم زدایی، مفهوم افزایی، تغییرطرح، واژگون سازیِ اولویت تقابل های دوگانه، تلفیق اساطیر و جزآن، در مقام بازآفرینی و تأویل اساطیر، تصاویری هنجارشکن، عادت ستیز و هنرمندانه ارائه می کند.
۶.

رفتارشناسی شخصیت های داستانک های عدل و دزد قالپاق نوشته صادق چوبک بر اساس نظریات روانشناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روانشناسی اجتماعی داستانک عدل صادق چوبک دزد قالپاق

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد اجتماعی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد روانشناختی
تعداد بازدید : ۳۸۹۶ تعداد دانلود : ۱۱۱۲
صادق چوبک (1377 1295 ه.ش.) از داستان نویسان نام آشنای معاصر است. در داستانهای چوبک می توان چهره جامعه ایران زمان نویسنده را به وضوح دید. در این مقاله، به روش تحلیل و توصیف متن و با بهره گیری از مطالعات بینارشته ای (روانشناسی، جامعه شناسی و ادبیات) به رفتارشناسی شخصیتها در دو داستانک «عدل» و «دزد قالپاق» از صادق چوبک پرداخته ایم. برای این کار، تأثیر حضور دیگران در رفتار فرد را که یکی از اساسی ترین موضوعات روانشناسی اجتماعی است در دو اثر یاد شده بررسی کرده ایم و با ارائه نظریه های مختلف، ضمن روانشناسی شخصیتها، به ریشه یابی برخی رفتارهای اجتماعیِ آنان پرداخته ایم و بدین گونه زوایایی از هنرآفرینی چوبک را در ترسیم اوضاع اجتماعی و فرهنگی دهه های 20 و 40 به نمایش گذاشته ایم. مقاله حاضر می تواند سرآغازی بر بررسی دیگر داستانهای چوبک از نگاه روانشناسی اجتماعی باشد؛ نیز در نقد و بررسی آثار دیگر نویسندگان با رویکرد روانشناسی اجتماعی راهگشاست. یافته ها نشان می دهد که از دیدگاه روانشناسی اجتماعی، نظریه های «پخش شدن مسؤولیت»، «بی توجهی جمعی»، «همرنگی ماشینی» و «ناکامی پرخاشجویی» با داستانک های عدل و دزد قالپاق همسازی و همنوایی دارند.
۷.

معنا، زبان و تصویر در شعر «آخر شاهنامه» از مهدی اخوان ثالث (م. امید)

کلید واژه ها: معنا شعر ساختار مهدی اخوان ثالث زبان و تصویر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۱۱ تعداد دانلود : ۱۷۵۹
«آخر شاهنامه» نام شعری است از سروده های اخوان ثالث که در مجموعه ای با همین عنوان، در سال 1338منتشر شد. این مجموعه، حاوی سروده های دوره میانه شاعری اخوان است که سروده های سال های 1335 تا 1338 شاعر در آن آمده است. می توان شعرهای این مجموعه را نمودار تکامل و تشخّص سبکی شاعر دانست. از این رو در این مقاله برآنیم که شعر آخر شاهنامه را -که یکی از بهترین شعرهای این مجموعه است- بررسی و تحلیل کنیم؛ بنابراین، ضمن بیان مقدّمهای درباره شعر و عناصر مهم سازنده آن و اشاراتی به برخی از نظریات مطرح در رویکردها ی نقد ادبی، به تناسب زبان، موضوع و وجوه و لایه های معنایی و ساختاری شعر یاد شده، آن را با استفاده از ترکیبی از رویکردهای نقد ادبی ، بررسی و با توجّه به تأثیر متقابل سه عنصر اصلی و ساختاری شعر یعنی معنا، زبان و تصویر (خیال)، تحلیل و تأویل خواهیم کرد.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان