صادق چوبک (1377 1295 ه.ش.) از داستان نویسان نام آشنای معاصر است. در داستانهای چوبک می توان چهره جامعه ایران زمان نویسنده را به وضوح دید. در این مقاله، به روش تحلیل و توصیف متن و با بهره گیری از مطالعات بینارشته ای (روانشناسی، جامعه شناسی و ادبیات) به رفتارشناسی شخصیتها در دو داستانک «عدل» و «دزد قالپاق» از صادق چوبک پرداخته ایم. برای این کار، تأثیر حضور دیگران در رفتار فرد را که یکی از اساسی ترین موضوعات روانشناسی اجتماعی است در دو اثر یاد شده بررسی کرده ایم و با ارائه نظریه های مختلف، ضمن روانشناسی شخصیتها، به ریشه یابی برخی رفتارهای اجتماعیِ آنان پرداخته ایم و بدین گونه زوایایی از هنرآفرینی چوبک را در ترسیم اوضاع اجتماعی و فرهنگی دهه های 20 و 40 به نمایش گذاشته ایم. مقاله حاضر می تواند سرآغازی بر بررسی دیگر داستانهای چوبک از نگاه روانشناسی اجتماعی باشد؛ نیز در نقد و بررسی آثار دیگر نویسندگان با رویکرد روانشناسی اجتماعی راهگشاست. یافته ها نشان می دهد که از دیدگاه روانشناسی اجتماعی، نظریه های «پخش شدن مسؤولیت»، «بی توجهی جمعی»، «همرنگی ماشینی» و «ناکامی پرخاشجویی» با داستانک های عدل و دزد قالپاق همسازی و همنوایی دارند.