خاور قره دینگه

خاور قره دینگه

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

رابطه سبک های والدینی با استعداد اعتیاد در فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرزندان استعداد اعتیاد سبک های والدینی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مناسبات انسانی در محیط خانواده
تعداد بازدید : ۳۳۶۸ تعداد دانلود : ۱۷۶۵
هدف از مطالعه حاضر تعیین تاثیر نوع سبک والدینی در پیش بینی میزان استعداد اعتیاد فرزندان است. به این منظور پژوهش حاضر قصد دارد بررسی کند، آیا سبک های والدینی مختلف به شکل دهی استعداد متفاوت برای اعتیاد در فرزندان می انجامد؟ شرکت کنندگان در پژوهش 304 نفر از دانشجویان دختر و پسر مجرد دانشگاه آزاد اسلامی خوی بودند که دامنه سنی بین 19 تا 26 سال داشتند و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه استعداد اعتیاد- ویراست دانشجویان ASQ-SV و پرسشنامه سبک های والدینی PSQ بود. داده های حاصل از شرکت کنندگان در پژوهش به وسیله رگرسیون چندمتغیری و ضریب همبستگی تفکیکی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان دادند، سبک والدینی مقتدر پدر و مادر رابطه منفی و معنا داری با استعداد اعتیاد فرزندان دارد و پیش بینی کننده معکوس و معنا دار آن است. سبک والدینی مستبد پدر و مادر رابطه مثبت و معنا داری با استعداد اعتیاد فرزندان دارد و پیش بینی کننده مستقیم و معنا دار آن است. سبک والدینی بی اعتنای پدر و مادر رابطه مثبت و معنا داری با استعداد اعتیاد فرزندان دارد. سبک والدینی بی اعتنای مادر پیش بینی کننده مستقیم و معنا دار آن است اما سبک والدینی بی اعتنای پدر پیش بینی کننده معنا دار آن نیست. سبک والدینی آزادگذار پدر و مادر رابطه معنا داری با استعداد اعتیاد فرزندان ندارد. پژوهش حاضر سبک والدینی مقتدر را به عنوان کارآمدترین سبک از نظر کاهش استعداد اعتیاد و سبک های والدینی بی اعتنا و مستبد را به عنوان سبک های ناکارآمد از نظر افزایش استعداد اعتیاد در فرزندان معرفی می نماید و آموزش به والدین را در این زمینه جزء اهداف اصلی برنامه های کاهش تقاضای مصرف مواد می داند.
۲.

بررسی روابط ساختاری خودشناسی انسجامی، خود مهارگری و نیازهای بنیادین روان شناختی با نگرش شغلی معلمان ابتدایی

کلید واژه ها: خودشناسی انسجامی خودمهارگری نیازهای بنیادین روان شناختی نگرش شغلی معلمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۱۷۸
هدف تحقیق حاضر تعیین روابط ساختاری خودشناسی انسجامی، خودمهارگری و نیازهای بنیادین روان شناختی با نگرش شغلی معلمان ابتدایی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان دوره ابتدایی شهرستان خوی در سال تحصیلی 1400-1399 بود که با استفاده از روش شبیه سازی مونت کارلو 302 نفر به عنوان نمونه از طریق روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خودشناسی انسجامی قربانی و همکاران (2008)، خودمهارگری تانگنی و باومایستروبون (2004)، نیازهای اساسی روان شناختی گاردیا، دسی و رایان (2000) و نگرش شغلی یزدان پناه (1393) استفاده شد. روایی صوری پرسشنامه ها توسط متخصصان دانشگاهی تأیید و پایایی درونی از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب، 84/0 ، 78/0، 80/0 و 79/0 به دست آمد. برای تعیین وضعیت نرمال بودن داده ها از آزمون کولموگروف اسمیرنوف استفاده شد و با توجه به غیرنرمال بودن توزیع داده ها، از تحلیل معادلات ساختاری با نرم افزار Smart PLS برای آزمون فرضیه ها استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که خودشناسی انسجامی، خودمهارگری و نیازهای بنیادین روان شناختی با نگرش شغلی معلمان ابتدایی، روابط مثبت و معنا داری دارد. نتایج نشان می دهد که با فراهم کردن شرایط برای ارتقای مهارت های معلمی در ابعاد فردی، زمینه تسهیل و تسریع فرایند تدریس باکیفیت،فراهم می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان