رامتین جولایی
مدرک تحصیلی: عضو هئیت علمی گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان. |
مطالب
فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۶ مورد از کل ۲۶ مورد.
شبیه سازی رفتار کشاورزان با اعمال سیاست کاهش مقدار آب بر الگوی کشت با استفاده از روش برنامه ریزی ریاضی مثبت ( PMP )(مقاله علمی وزارت علوم)
کلید واژه ها: آب محصولات زراعی الگوی کشت برنامه ریزی ریاضی مثبت خرم آباد (شهرستان)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر، در راستای مدیریت بهینه منابع آب کشاورزی، به بررسی واکنش و شبیه سازی رفتار کشاورزان با اعمال سیاست کاهش مقدار آب بر الگوی کشت محصولات زراعی راهبردی شهرستان خرم آباد می پردازد. داده های مورد نیاز پژوهش از طریق تکمیل 120 پرسشنامه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای در سال زراعی 92-1391 جمع آوری شد. پس از تعیین الگوی کشت، با استفاده از روش برنامه ریزی ریاضی مثبت ( PMP )، ب ه بررسی اعمال سیاست های کاهش بیست، سی، چهل و پنجاه درصدی آب موجود و نیز افزایش دو برابری قیمت آب همراه با کاهش سی و چهل درصدی مقدار آب در قالب شش سناریو پرداخته شد. نتایج نشان داد که با کاهش تا پنجاه درصدی در مقدار آب مصرفی، سطح زیر کشت محصولات آبی گندم، جو، کلزا و لوبیا قرمز، به ترتیب، تا 5/49، 2/46، 6/69 و 8/3 درصد کاهش می یابد، اما سطح زیر کشت محصولات دیم به دلیل بازده و قیمت بازاری پایین تر تغییری نمی کند و البته در نهاده آب نیز تا 53/56 درصد صرفه جویی می شود .
ارزیابی اقتصادی سیستم های جمع آوری آب باران در مناطق خشک و نیمه خشک، مطالعه موردی: آبخیز آق امام، استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
کلید واژه ها: ارزیابی اقتصادی آبخیز آق امام سیستم های جمع آوری آّب باران و شاخص منفعت به هزینه
حوزه های تخصصی:
کمبود آب شیرین و آب مورد نیاز در کشاورزی از مهمترین مسائل بشر در آینده است و ایران بدلیل موقعیت جغرافیایی خاص خود با کمبود آب مواجه است. هر یک از روش های بهره برداری از منابع دارای ویژگی های خاص بوده و ارزیابی آنها در بهبود استحصال آب نقش مؤثری دارد. ارزیابی اجتماعی و اقتصادی سیستم های جمع آوری آب باران و اعمال مدیریت صحیح موجب خواهد شد تا کمبود آب مناطق خشک بر طرف گردد. بنابراین جمع آوری آب های سطحی در مناطق خشک روش مناسب و بهینه ای در تأمین آب مورد نیاز در این مناطق می باشد. این پژوهش در آبخیز آق امام استان گلستان، با مساحت 8730 هکتار انجام شد. ابتدا با مصاحبه حضوری از آبخیزنشینان تعدادی سیستم براساس شرایط منطقه و نیازمندی آبخیزنشینان پیشنهاد شد. در ارزیابی اقتصادی، هزینه ها و سودهای حاصل از سیستم های جمع آوری آب محاسبه شد و زیرحوضه ها براساس شاخص منفعت به هزینه (B/C) اولویت بندی شدند. نتایج نشان داد که عملیات یا سامانه های از لحاظ اقتصادی قابل اجرا هستند که هزینه استقرار کمتری دارند. در کل می توان گفت که میزان بارش، کاربری، توپوگرافی، خصوصیات فیزیکی حوضه و نحوه مصرف آب و همچنین شرایط اقتصادی و اجتماعی منطقه، در ارزیابی مکانی جمع آوری رواناب و همچنین تعیین نوع سیستم مناسب با منطقه موثر می باشند که این امر می تواند باعث بهبود مدیریت منابع آب در سطح آبخیز شود.
مزیت نسبی و سیاست های حمایتی بر تولید کشمش استان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
نویسنده:
رامتین جولایی مهدی کاظم نژاد
کلید واژه ها: مزیت نسبی هزینه منابع داخلی کشمش قزوین نرخ حمایت مؤثر
حوزه های تخصصی:
مزیت نسبی اصطلاحی است که پتانسیل بالقوه و بالفعل کشور را برای تولید محصولات مختلف در مقایسه با بازارهای جهانی نشان می دهد. بنابراین تحقیقات در این زمینه می تواند رویکردی دوگانه داشته باشد. این تحقیقات هم می تواند پتانسیل کشور را در تولید محصولاتی که هنوز تولید نشده است نشان دهد و هم می تواند توان بالفعل محصولاتی را که در کشور تولید می شوند را مورد ارزیابی قرار دهد. در این مطالعه از روش ماتریس تحلیل سیاستی (PAM) و شاخص هزینه منابع داخلی (DRC) برای محاسبه مزیت نسبی استفاده شده است. برای بررسی سیاستهای حمایتی از این محصول نیز از شاخصهای محاسباتی ماتریس تحلیل سیاستی بهره گرفته شده است. محدوده زمانی تحقیق سال زراعی 86-1385 و محدوده مکانی آن شهرستان های عمده تولید کننده کشمش در استان قزوین بود و در این تحقیق از روش خوشه ای دو مرحله ای برای مطالعه میدانی و پرسشگری استفاده شد. شاخص DRC مقدار 78/0 را برای کشمش نشان می دهد که حاکی از مزیت نسبی این محصول است. شاخص های حمایتی محاسبه شده نیز نشان می دهد برآیند سیاست های داخلی در جهت حمایت از این محصول نبوده است.
بررسی مزیت نسبی و شاخص های حمایتی خرمای استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مزیت نسبی اصطلاحی است که پتانسیل بالقوه و بالفعل کشور را برای تولید محصولات مختلف در مقایسه با بازارهای جهانی نشان می دهد. ایران به عنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان خرما در جهان مطرح است و بررسی مزیت نسبی این محصول می تواند از نظر بررسی توان بالفعل تولیدی از اهمیت بالایی برخوردار باشد. در این مطالعه از روش ماتریس تحلیل سیاستی (PAM) و شاخص هزینه منابع داخلی (DRC) برای محاسبه مزیت نسبی استفاده شده است. برای بررسی سیاستهای حمایتی از این محصول نیز از شاخصهای محاسباتی ماتریس تحلیل سیاستی بهره گرفته شده است. محدوده زمانی و مکانی این تحقیق سال زراعی 87-86 و شهرستانهای جیرفت، بم و کهنوج است و اطلاعات لازم از طریق پرسشگری و با روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای اخذ گردید. شاخص DRC مقدار 80/1 را برای خرما نشان می دهد که حاکی از عدم مزیت نسبی این محصول است. شاخص NPC ، 05/1 محاسبه شده است که نشان می دهد سیاستهای داخلی، درآمد کشاورزان را نسبت به درآمد آنها بر پایه قیمتهای جهانی افزایش داده است. شاخص NPI اثر سیاستهای دولت را در زمینه نهاده ها نشان می دهد. این مقدار برای خرمای کرمان 60/0 است که نشان می دهد که بر اساس سیاستهای داخلی، دولت به نهاده ها یارانه پرداخت نموده است. شاخص EPC یا ضریب حمایت مؤثر برآیند سیاستهای داخلی در دو زمینه درآمدی و نهاده ای را نشان می دهد. مقدار EPC برای خرما در کرمان 23/1 است که حکایت از تأثیر سیاستهای داخلی در حمایت از محصول در هر دو زمینه درآمدی و نهاده ای دارد و مقدار این حمایت 23% است. در کل شاخص ها، عدم مزیت نسبی خرما در کرمان را نشان می دهد و علت اصلی نیز پایین بودن قیمت صادراتی این محصول به علت صادرات فله ای آن است. در این خصوص توصیه می شود به مباحث بازاریابی این محصول، مخصوصا در بازارهای خارجی توجه ویژه مبذول گردد
بررسی مزیت نسبی و تاثیر سیاست های حمایتی بر تولید انار در استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
کلید واژه ها: مزیت نسبی نرخ حمایت موثر هزینه ی منابع داخلی فارس انار
حوزه های تخصصی:
تولید هر محصول در کشور بهتر است علاوه بر سودآوری برای تولیدکنندگان آن، برای کشور نیز دارای سودآوری باشد. به عبارت دیگر هزینه یی که در کشور صرف تولید یک محصول می شود باید کم تر از درآمد حاصل از صادرات یا هزینه ی صرف شده برای واردات آن باشد. اگر چونین باشد کشور دارای سودآوری اجتماعی و مزیت نسبی در این کالا است. با توجه به پتانسیل بالقوه و بالفعل کشور در تولید محصولات باغی، لزوم برنامه ریزی مناسب برای تولید و صادرات این محصولات بسیار ضروری به نظر می رسد. مطالعات مزیت نسبی و شاخص های حمایتی به خوبی می تواند شرایط را برای برنامه ریزی آینده در خصوص صادرات و حمایت ها مشخص نماید. در این مطالعه از روش ماتریس تحلیل سیاستی (PAM) و شاخص هزینه ی منابع داخلی (DRC) برای محاسبه ی مزیت نسبی تولید انار در استان فارس استفاده شده است. محدوده ی زمانی تحقیق مورد نظر سال زراعی 87-86 و شهرستان های منتخب شیراز، نیریز و ارسنجان در استان فارس بود. برای بررسی سیاست های حمایتی از این محصول از شاخص های محاسباتی ماتریس تحلیل سیاستی بهره گرفته شده است. شاخص DRC مقدار 42/0 را برای انار نشان می دهد که حاکی از مزیت نسبی قوی این محصول است. شاخص NPC ، 49/0 محاسبه شده است که نشان می دهد سیاست های داخلی، درآمد کشاورزان را نسبت به درآمد آن ها بر پایه ی قیمت های جهانی کاهش داده است، سیاست ها به ضرر تولید این محصول بوده است، و دولت از در آمد تولیدکننده مالیات غیرمستقیم گرفته است. شاخص NPI اثر سیاست های دولت را در زمینه ی نهاده ها نشان می دهد. این مقدار برای انار در استان فارس 44/0 است که نشان می دهد که بر اساس سیاست های داخلی، دولت به نهاده ها یارانه پرداخت نموده است. شاخص EPC یا ضریب حمایت موثر برآیند سیاست های داخلی در دو زمینه ی درآمدی و نهاده یی را نشان می دهد. مقدار EPC برای انار در استان فارس 49/0 است که حکایت از حمایت نکردن دولت به طور کلی در زمینه ی درآمدی و نهاده یی از این محصول دارد. به دلیل مزیت نسبی و قدرت رقابت پذیری مناسب محصول، توسعه ی کشت انار در استان فارس توصیه می شود، اما پیش از آن توجه به بازاریابی محصول در بازارهای خارج از کشور و معرفی آن به بازارهای خارجی می تواند تضمین کننده ی موفقیت این توصیه باشد.