سید رحمان مرتضوی باباحیدری

سید رحمان مرتضوی باباحیدری

مدرک تحصیلی: پژوهشگر فوق دکتری موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

تحلیل سیرت فریدون و تجلی آن در نگاره «فریدون برای آزمودن خصایل پسران به هیأت اژدها در می آید» با تکیه بر رویکرد پدیدارشناسانه- میرچا الیاده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه فریدون اسطوره اژدها پدیدارشناسی دینی میرچا الیاده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 154 تعداد دانلود : 426
میرچا الیاده وقایع باستانی را با اندیشه های تمدن های دیرین مرتبط دانسته، به آن ها ماهیتی دینی می بخشد. این مقاله در تلاش است با رویکرد پدیدار شناسانه دینی ازنظر الیاده به شخصیت اسطوره ای فریدون در شاهنامه و بازتاب آن در نگاره فریدون برای آزمودن پسرانش به هیئت اژدها درمی آید بپردازد. توجه به سیرت فریدون و سایر شخصیت ها در داستان و تجلی آن در نگاره بر اساس وجه انسان آیینیِ جهان باستان، منظور اصلی این مقاله است. در این زمینه سؤال هایی مطرح می شوند مبنی بر  اینکه چگونه دگردیسی فریدون به اژدها برای آزمودن خصایل پسران به فرهنگ دینی و اسطوره ای ارتباط می یابد و ارتباط پدیدارشناسانه دینی با عناصر انسانی و غیر انسانی نگاره چگونه تعریف می شود. روش پژوهش حاضر تحلیلی- توصیفی و منابع آن از نوع کتابخانه ای است. نتایج نوشتار نشان می دهد که به طورکلی سیرت فریدون، ماجرای آزمودن خصایل پسران و قدرت دگردیسی او همه در ارتباط با نیروهای ماورایی شکل می گیرد و نقاش با استفاده از عناصر نمادینی چون اژدها، غُرم، موجود وهمی و اسب، در تجسم بخشیدن فضای اسطوره ای  داستان کوشیده است.
۲.

مارتین لینگز و هنر نمایش: به سوی بوطیقای نمایش عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مارتین لینگز نمایش عرفانی سنت گرایی هنر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 648 تعداد دانلود : 788
مارتین لینگز به عنوان یکی از نمایندگان برجسته سنت گرایی متأخر، ادامه دهنده و تکمیل کننده کار اسلاف خود بوده و برخی از زمینه های ناکاویده سنت را مورد تحقیق و تحلیل قرار داده است؛ یکی از مهم ترین این زمینه ها، ادبیات نمایشی و نمایش است. پیش از لینگز، توجهی جدی از سوی محققان هنر قدسی به نمایش دیده نمی شد و پس از او نیز چندان مورد اعتنا واقع نشد؛ و او تا حد زیادی در کار خود درون جریان سنت گرایی، یگانه محسوب می شود. او در «شکسپیر در پرتو هنر عرفانی»، تلاش می کند زمینه های لازم برای خوانش قدسی – بخوانید درست – متون شکسپیر را فراهم آورد و الزامات عملی یک «اجرای موفق» از نمایشنامه هایی این چنینی را نشان دهد. بر این مبنا «مارتین لینگز و هنر نمایش: به سوی بوطیقای نمایش عرفانی» تلاشی در جهت نشان دادن ابعاد و دلالت های نظری و عملی خوانش نمایشنامه هایی با صبغه عرفانی توسط مارتین لینگز خواهد بود. کلمات کلیدی: مارتین لینگز، نمایش عرفانی، سنت گرایی، هنر.
۳.

فلسفه تطبیقی هنر با رویکرد پدیدارشناسانه هانری کربن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هانری کربن فلسفه تطبیقی هنر پدیدارشناسی تاویل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 657 تعداد دانلود : 467
کربن در طرح عام تطبیقی خود، جایگاهی ویژه برای فلسفه تطبیقی هنر قائل است؛ فلسفه تطبیقی هنر با نشان دادن مشترکات انضمامی تر فرهنگ های دینی، امکان برابر نهی آن ها و کشف تناظرات موجود را سهل تر می کند؛ این رویکرد با روش «تأویل باطنی» یا پدیدارشناسی (البته پدیدارشناسی به معنایی کربن مراد می کند) میسر خواهد بود؛ این تأویل باطنی مبتنی بر دریافت خاصی از زمان و حقیقت است که فهم به معنای واقعی کلمه که چیزی جز «وعی» نخواهد بود را ممکن می سازند. به رأی کربن ما با این تأویل باطنی می توانیم بدون درافتادن به دام تناقض گویی، قرابت های موجود میان اجزاء یک اثر هنری در گوشه ای از عالم را با ساختارهای مشابهی که در مکان های دیگر یافتنی هستند، مقایسه کنیم و تطبیق دهیم؛ کاری که در صورت توفیق مهیا کننده زمینه های گفتگو در دیگر عرصه ها نیز خواهد بود. تلاش ما بر این بوده است تا با بررسی این تلاش تطبیقی کربن، به فهمی از الگویی که بر مبنای آن، این «فلسفه تطبیقی هنر» رخ می دهد، دست یابیم؛ کاری که با طرح نمونه هایی از نوشته های کربن که در این چهارچوب قرار می گیرند، صورت پذیرفته است؛ ازاین رو نوشتار حاضر با معرفی عناصر روش شناسانه ای آغاز می شودکه هانری کربن در تدوین فلسفه تطبیقی هنر به کار می بندد و با پژوهشی در تحلیل های او در این چهارچوب پایان خواهد پذیرفت.
۴.

بررسی نسبت پدیدارشناسی هایدگر و کربن (با تکیه بر دو مسئله هستی و زمان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پدیدارشناسی هستی زمان هایدگر کربن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 294 تعداد دانلود : 372
نسبت پدیدارشناسی کربن و سنت پدیدارشناسی و سهم کربن در تکوین جنبش پدیدارشناسی غالباً امری مفروغ عنه پنداشته شده است؛ و جای خالی پژوهش هایی دامنه دار و جدی در این زمینه احساس می شود. این در حالیست که روش نشدن چنین نسبتی می تواند ارزیابی ها درباره ارزش روش شناسانه پژوهش های کربن در مطالعات ایرانی اسلامی را روشن تر سازد. ما در این گفتار تلاش کرده ایم تا با تمرکز بر دو مسئله اساسی پدیدارشناسی هایدگر و کربن، یعنی هستی و زمان، به مقام مقایسه پدیدارشناسی هایدگر و کربن نزدیک شویم؛ این مقایسه می تواند گامی در جهت تحلیل تبارشناسانه پدیدارشناسی کربن باشد. سنجش تلقی کربن از هستی و زمان در نسبت با اندیشه هایدگر حکایت از شکاف های بنیادین میان این دو پدیدارشناسی دارد که بیش از هر چیز برآمده از مسامحتی است که کربن با اندیشه ایرانی اسلامی برقرار می سازد. در این مقاله پس از ارائه تحلیلی از نظرگاه هایدگر و کربن پیرامون هستی و زمان به بررسی مقایسه ای نظرگاه این دو پرداخته ایم و نشان داده ایم که تفاوت های موجود میان این دو چگونه از آبشخور افتراق روش شناسانه سیراب می شود.
۵.

بررسی تطبیقی تحلیل هیدگر از معبد یونانی و تحلیل هانری کربن از کعبه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هیدگر کربن قاضی سعید قمی پدیدارشناسی معبد یونانی کعبه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 310 تعداد دانلود : 811
هنر به نحو سنتی یکی از «مسائل اساسی پدیدارشناسی» بوده است؛ ازاین رو می توان از آن به عنوان معیاری برای مقایسه دو نوع پدیدارشناسی استفاده کرد؛ بدین ترتیب کار ما، مقایسه دو رویکرد پدیدارشناسانه با معیار زیبایی شناسی است. ما با بررسی نگاه مارتین هیدگر به یک اثر هنری (معبد یونانی) و مقایسه آن با تحلیلی که هانری کربن از یک بنای اسلامی (کعبه) ارائه می کند، برخی از قرابت ها و تفاوت های این دو نوع پدیدارشناسی را نشان داده ایم؛ پس از آن دریافتیم که پدیدارشناسی کربنی به نحوی از سنت پدیدارشناسی فاصله دارد، که تنها آن را به معنای دیگر می توان پدیدارشناسی نامید؛ و رویکرد کربنی بیش از آنکه حاکی از پدیدارشناسی سنتی باشد، رویکرد حکمی اسلامی را بازتولید می کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان