روابط عمومی با همه ی ظرفیتها و قابلیتهای فراوان، در ایران مورد کم توجهی قرار گرفته است.
سالها پیش، نقش افسانه ای تبلیغات سبب شد تا مدیران تجاری اهتمام خود را برای تبلیغات داشته باشند و برای اختصاص دادن هزینه ها به تبلیغات، آماده و مهیا باشند. این در حالی است که تبلیغات با همه ی توانمندی و قابلیتهای خود، دارای ظرفیتی است که نمی توان از آن فعالیتهای ""روابط عمومی"" را انتظار داشت.
پس از انتشار کتاب ""سقوط تبلیغات، ظهور روابط عمومی"" اثر آل ریس و لورا ریس، عملاً ""روابط عمومی"" در مدار توجه قرار گرفت. با این نگرش که همچنان تبلیغات باید به وظایف خود عمل کند؛ گو آنکه اشباع تبلیغات و حضور رسانه های متنوع و متعدد، قدرت افسانه ای تبلیغات را به زیر سؤال برده بود و لازم بود کاستیهای فراوان تبلیغات با دیگر ابزارها جبران شود.
روابط عمومی همچنان قرار نبوده و نیست که جایگزین ""تبلیغات"" شود بلکه، قرار است به وظایف اصلی خویش بپردازد. این وظایف چیست؟ ابزارها و امکانات روابط عمومی چیست؟ و بسیاری پرسشهای دیگر را در این اثر جستجو کنید.
اثر حاضر افزون بر پاسخگویی به این پرسشها، از ""چرخه ی ارتباطات"" یاد می کند که برای توسعه ی راهبردهای روابط عمومی به آن نیازمندیم.
بزرگان علوم مدیریت و استراتژی، نوآوری و خلاقیت را رمز دستیابی به استراتژیهای رقابتی و اثربخش می دانند.
بسیاری از مدیران، با اعتقاد به این واقعیت، به تنهایی سعی بر نوآوری در سازمان خود دارند، اما چون از راه و روش آن ناآگهند، نه تنها ره به جایی نمی برند بلکه، سازمان کسب وکار خود را به خطر می اندازند. این در حالی است که صاحبنظران، نوآوری را فرایندی گروهی می دانند که با مشارکت تمام افراد سازمان رنگ و جلای واقعی خود را می یابد.
می پرسید چگونه؟ متن حاضر به این پرسش پاسخ می دهد.
برندسازان"" با تیزبینی دریافته اند می توانند برای ایجاد، تقویت، پایداری و ثبات برند، از علوم مختلف از جمله زیست شناسی و روانشناسی بهره مند شوند.
مطالعات 110 سال پیش پاولف در فیزیولوژی از جمله ی این علوم است که به پاس آن، ایوان پاولف برنده ی جایزه ی نوبل در زیست شناسی و پزشکی شد. وی در آزمایشهای گوناگون توانست با صدای زنگ، ترشح بزاق سگ را ""ایجاد"" و ثبت کند. درحالی که به طور طبیعی، سگ گرسنه با خوردن غذا، یا دیدن غذا باید بزاقش ترشح کند؛ رویدادی که به عنوان شرطی شدن در دنیای زیست شناسی ثبت شد، اما در علوم گوناگون و حتی هنرهای متنوع نظیر سینما، سرگرمی (Entertainment) بخوبی از آن بهره برداری شد.
برندسازان با مطالعه ی آن آزمایش علمی که بیش از یک قرن از عمر آن می گذرد، بر این باورند که می توان بخوبی آن مطالعه ی علمی را در دنیای"" برندسازی"" به کار برد با این توجه که بدانیم خرید مردم سگ شماست! بقیه ی قضایا را در این اثر کوتاه بخوانید.
گفتنی آنکه در این اثر از ""برندینگ عاطفی"" نیز آمده است که بخشی از آن متکی بر ""شرطی شدن"" پاولف است. خوشبختانه کتابی با همین عنوان برندینگ عاطفی اثر مارک گوبه از سوی خلیل جعفر پیشه، ترجمه و از سوی انتشارات بازاریابی چاپ شده است.
موقعیت شناسی"" امتیاز برتر فروشندگان حرفه ای قرن 21 است. فروشندگان حرفه ای فراتر از بینش، مهارتی وافر در تشخیص وضعیت مشتری دارند. می دانند کی و کجا باید به سراغ مشتری بروند، کی و کجا مشتری را رها سازند تا در انبوه تصمیمهای کاملاً متفاوت و متضاد خود شناور باشد، کی و کجا پیشنهاد طلایی را را عرضه کنند تا مشتری در کمال رغبت و با انگیزه ی مثبت، پیشنهاد فروشنده را اوج تصمیم گیری خود و کمال آمال و آرزوهایی بداند که همواره به آن فکر کرده و اکنون برای خرید آن اقدام کند.
""پنجره ی ناخشنودی"" دریچه ای تازه برای کشف ""موقعیت شناسی"" است تا راهنمایی عملیاتی برای فروشندگان حرفه ای قرن 21 باشد. فروشندگان حرفه ای با تحرکات سریع و بموقع خود در مواقعی که خریداران در وضعیت پنجره ی ناخشنودی قرار می گیرند، می توانند به آنها در ایجاد دلبستگی و علاقه ی هرچه بیشتر نسبت به راه حلها و پیشنهادهای خود کمک کنند.
پنجره ی ناخشنودی چیست؟ و چگونه می توان آن را ایجاد کرد؟ دو پرسشی است که این اثر پاسخگوست.