سنخ شناسی روابط اجتماعی در شبکه های همسایگی در شهر مشهد
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر در قدم اول با هدف بررسی میزان تراکم روابط همسایگی (آزمون فرض تضعیف اجتماع همسایگی) و در قدم دوم به منظور دستیابی به یک گونه شناسی از روابط همسایگی در سطح شهر مشهد انجام شده است. چارچوب نظری مقاله، از نظریه لوئی ویرت برگرفته شده است. روش بررسی، روش پیمایش و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته است. واحد تحلیل خانوار و واحد مشاهده (پاسخگو) زن خانوار بوده است. جامعه آماری، کلیه خانوارهای ساکن شهر مشهد در مناطق 13گانه شهرداری و حجم نمونه (براساس فرمول تصادفی ساده و واریانس به دست آمده از مطالعه مقدماتی) تعداد 425 خانوار است. روش نمونه گیری، طبقه ای متناسب (به تناسب حجم جمعیتی هر یک از مناطق 13گانه به کل جمعیت) است. نتایج به دست آمده بیانگر تایید فرض تضعیف روابط همسایگی (نمره 67 صدم در بازه 2-0) در بین خانوارهای همسایه در سطح شهر مشهد است. گونه های کنش فردی، عادی و عاطفی، بیش از گونه های جمعی، صمیمانه و فایده مند در محیط همسایگی مشاهده شده است. نتایج تحلیل های آماری بیانگر وجود رابطه معنادار بین متغیرهای درک از اجتماع همسایگی، سابقه سکونت در محل، احساس فاصله اجتماعی با همسایه ها، تجربه قبلی از یک سو و متغیر میزان درگیری در روابط همسایگی از سوی دیگر است. همچنین نتایج نشان دهنده این است که مهاجران در مقایسه با بومی ها، ساکنان منازل ویلائی در مقایسه با ساکنان مجتمع های مسکونی، مالکین در برابر مستاجرین، قدیمی ها در مقایسه با تازه واردها درگیری بیشتری در روابط همسایگی دارند.