زینب فضلعلی
مدرک تحصیلی: دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه ریزی روستایی دانشگاه تربیت مدرس |
مطالب
فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
تحلیل فضایی الگوی مسکن پایدار روستایی (مطالعه موردی: روستاهای استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
کلید واژه ها: سازگاری کارآیی تداوم پویایی مسکن روستایی مطلوبیت بصری استحکام و یکپارچگی
حوزه های تخصصی:
مسکن چیزی بیش از یک سرپناه صرفاً فیزیکی است و تمامی خدمات و تسهیلات عمومی لازم برای بهتر زندگی کردن انسان را شامل می شود و استفاده کننده آن باید حق تصرف به نسبت طولانی و مطمئنی را نسبت به آن دارا باشد. مسکن انسان صرف نظر از ابعاد فیزیکی و ضوابط طبیعی و اقلیمی، تحت تأثیر عوامل فرهنگیِ جامعه، باورها و الزامات فرام ادی زن دگی قرار دارد که سکونت انسان را معنا می بخشند. ویژگی های مسکن برحسب شرایط محلی و منطقه ای اگرچه متفاوت محسوب می شود، ولی مناسبات فضایی حاکم بر آن از قاعده مندی و اصول یکسانی تبعیت کرده که ثبات و پایداری مسکن را تبیین می کند. تحلیل فضایی الگوی مسکن پایدار مبین آن است که تداوم، کارآیی، سازگاری، پویایی، مطلوبیت بصری، استحکام و یکپارچگی شاکله های مبنایی در تحلیل پایداری به شمار می آیند. بدین ترتیب تحقیق حاضر با هدف تحلیل فضایی الگوی مسکن پایدار بر معنا بخشی مؤلفه های کلیدی مسکن پایدار متمرکز بوده و تشابهات و افتراقات فضایی آن را در سطح سکونت گاه های روستایی استان مازندران مورد تحلیل قرار داده است. جمع آوری داده ها در این تحقیق با استفاده از پرسش نامه و در سطح سه تیپ روستاهای ساحلی، کوهپایه ای و کوهستانی انجام شده است. حجم نمونه پژوهش با استفاده از فرمول کوکران 465 نفر تعیین شده است. نتایج تحقیق مبین آن است که میانگین میزان توجه به مؤلفه های پایداری مسکن در روستاهای تیپ ساحلی با میانگین 71/1 در وضعیت مطلوب تری نسبت به روستاهای کوهستانی با میانگین 55/1 و کوهپایه ای با میانگین 53/1 قرار دارد. میانگین کل پایداری مسکن در روستاها 54/1 که نشان دهنده پایداری کم مسکن روستایی در استان مازندران است.
بررسی تغییرات مسکن روستایی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
کلید واژه ها: تغییرات مسکن روستا مازندران مسکن
حوزه های تخصصی:
مسکن روستایی، مفهومی اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و کالبدی است. کارکرد مسکن علاوه بر سرپناه، فراهم کردن شرایط مطلوب برای تحقق فعالیت های خانوادگی است. مسکن روستایی به عنوان عنصری مادی و فرهنگی، در سال های اخیر تغییرات وسیعی داشته است. این عنصر فرهنگی علاوه بر نقش سکونت، بخشی از فضای اشتغال، تولید و انبار ملزومات زندگی نیز به شمار می آید. در دهه های اخیر، تغییرات شگرفی در ساختار و کارکرد مسکن روستایی پدید آمده است؛ به طوری که کارکرد مسکن که در ارتباط با معیشت و فعالیت اقتصادی خانواده بوده، از بین رفته است و پاسخگوی نیاز جامعه روستایی نیست. این پژوهش با توجه به هدف، توصیفی-تحلیلی است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات میدانی، از روش های آماری استفاده شد. جمع آوری اطلاعات پژوهش با استفاده از پرسشنامه صورت گرفت و جامعه آماری، جمعیت روستایی استان مازندران در سه تیپ جلگه ای، کوهپایه ای و کوهستانی است. حجم نمونه با فرمول کوکران 465 نفر تعیین شد. نتایج نشان می دهد درنتیجه تغییر شرایط اقتصادی و اجتماعی، تغییراتی در مسکن روستایی از جمله تغییر در فضای اختصاصی دام، انبار علوفه، محل پخت نان، محل ذخیره سوخت های فسیلی، فضای آشپزخانه، آشپزخانه اپن، فضای اختصاصی خواب و پذیرایی و ایوان به وجود آمده است. این تغییرات به دنبال توسعه کالبدی و خدماتی روستاها و تحت تأثیر فرهنگ شهری در روستاها به وقوع پیوسته و درنهایت به تغییر کارکرد اقتصادی و اجتماعی مسکن منجر شده است.