آشنایی زدایی در نشانه نوشته های مسعود نجابتی مبتنی بر نظریه ی تفکر جانبی ادوارد دو بونو(مقاله علمی وزارت علوم)
گرافیک دیزاین فرایند حل مسئله است و گرافیک دیزاینر مسئله حل کنی خلاق. در واقع خلاقیت حلقه ی گم شده ی فرایند جلب توجه مخاطبی است که در معرض انبوهی از آثاری با ایده های کلیشه ای قرار دارد و طراح گرافیک اگر هدفش جلب توجه مخاطب باشد چاره ای جز بهره گیری از راه کارهای خلاقانه در فرایند دیزاین ندارد و لوگو نیز به عنوان محصولی از گرافیک دیزاین از این قاعده مستثنا نیست. آشنایی زدایی رویکردی است در مسیر خلاقیت اما این رویکرد صرفاًً یک هدف است و فاقد ابزار اجرایی، لذا طراح گرافیک به منظور دستیابی به آن باید از ابزارهایی هم سو با هدف آشنایی زدایی مانند نظریه ی تفکر جانبی استفاده کند. تفکر جانبی مدعی هدفی است تحت عنوان تغییر در نگرش و بهره گیری از تکنیک هایش مسیر خلاقیت را هموار و شرایط یافتن راه حل و ایده ی خلاقانه را فراهم می کند. در این پژوهش پس از آشنایی با مفهوم آشنایی زدایی و نظریه ی تفکر جانبی، تکنیک های این نظریه در فرایند دیزاین نشانه نوشته به منظور دستیابی به رویکرد آشنایی زدایی مورد بررسی قرار می گیرند و به همین منظور نمونه های مطالعاتی این پژوهش شامل نشانه نوشته های مسعود نجابتی است. پژوهش حاضر از نوع تحقیق کیفی و به روش توصیفی-تحلیلی است و به لحاظ هدف جنبه ی کاربردی دارد و از یافته هایش این گونه استنتاج می شود که طراح گرافیک به مدد بهره گیری از تکنیک های نظریه ی تفکر جانبی در فرایند دیزاین نشانه نوشته چه در نگرش به مسئله، چه در ایده یابی و چه در اجرا، موفق به ارائه ی اثری بدیع و نوآورانه با رویکرد آشنایی زدایی می شود.