شکوه السادات بنی جمال

شکوه السادات بنی جمال

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

اثربخشی لگو درمانی در بهبود مهارت های اجتماعی و کاهش علائم کودکان دچار اختلال اُتیسم با عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اتیسم رفتارهای کلیشه ای لگو درمانی مهارت های اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 267 تعداد دانلود : 603
هدف : هدف پژوهش تعیین اثربخشی لگو درمانی در بهبود مهارت های اجتماعی و کاهش علائم کودکان دچار اختلال اُتیسم با عملکرد بالا بود. روش: روش مطالعه شبه آزمایشی از نوع طرح تک آزمودنی و جامعه آماری شامل 65 کودک پسر 6 تا 10 ساله دچار اختلال اُتیسم با عملکرد بالا مراجعه کننده به مرکز ساماندهی درمان و توان بخشی اختلال های اُتیستیک و مرکز آموزش و درمان اختلال های اُتیستیک به آرا در سال 1388بود. از میان آن ها 10 کودک به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. ابزار پژوهش مقیاس نمره گذاری اُتیسم گیلیام، 1995 و نیمرخ مهارت های اجتماعی اُتیسم بیلینی و هوپف (2007) بود. مهارت های اجتماعی با بهره گیری از بازی لگو در 16 جلسه، هر جلسه به مدت 60 دقیقه، هفته ای دو بار به شکل گروهی دو یا سه نفره به آن ها آموزش داده شد. ارزیابی ها در 6 مرحله، دو هفته پیش از شروع درمان، یک روز قبل از شروع درمان، بعد از هشت جلسه درمان، یک روز بعد از اتمام درمان و جلسه های پیگیری دو هفته و یک ماه بعد از اتمام درمان انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل دیداری و اندازه اثر نشان داد مهارت های اجتماعی کودکان دچار اختلال اُتیسم با عملکرد بالا، افزایش و علائم اُتیسم ازجمله مشکلات تعاملات اجتماعی/برقراری ارتباط کاهش یافته؛ اما تغییری در رفتارهای کلیشه ای آن ها ایجاد نشده است. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه از قابلیت کاربرد و کارایی لگو درمانی برای افزایش مهارت های اجتماعی و اصلاح کفایت اجتماعی در کودکان دچار اختلال اُتیسم با عملکرد بالا حمایت می کند.
۲.

بررسی اثربخشی آموزشی راهبرد خودنظارتی به کودکان بر کاهش علائم مرضی دختران 12-6 ساله مبتلا به ADHD(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش راهبرد خودنظارتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 770 تعداد دانلود : 846
هدف پژوهش حاضر، مطالعه اثربخشی آموزش راهبرد خودنظارتی به کودکان در کاهش علائم مرضی دختران 12-6 ساله مبتلا به ADHD می باشد. برای تعیین اثربخشی این روش آموزشی، از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. فرم معلم پرسشنامه CSI-4 را معلمان برای 326 دانش آموز دختر دبستانی تکمیل کردند و بر اساس آن 41 دانش آموز انتخاب شدند که در این مقیاس نمره برش بالاتر از 8 کسب کرده بودند. فرم والد پرسشنامه مذکور را نیز مادران این دانش آموزان منتخب تکمیل کردند و بر اساس آن از میان این دانش آموزان 25 دانش آموز انتخاب شد که در این مقیاس نیز نمره برش بالاتر از 8 را کسب کرده بودند. این کودکان بر اساس مؤلفه هایی نظیر سطح تحصیلات مادر و نمره کسب شده در پیش آزمون همتا شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایشی تحت کاربندی متغیر مستقل(6 جلسه آموزش راهبرد خودنظارتی به کودکان) قرار گرفت و گروه کنترل تحت کاربندی خاصی قرار نگرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، ابتدا نمره تفاوت پیش آزمون و پس آزمون هر یک از آزمودنی های دو گروه محاسبه و سپس برای مقایسه میانگین های نمرات متغیر وابسته، از آزمون t برای گروه های مستقل استفاده شد. یافته ها بیان کننده این بود که طبق گزارش مادران، گروه آزمایشی که از آموزش راهبرد خودنظارتی به کودکان بهره برده بودند، نسبت به گروه گواه، کاهش معناداری در علائم مرضی ADHD نشان دادند، اما طبق گزارش معلمان تفاوت مشاهده شده بین دو گروه، از نظر آماری معنادار نبود. بنابراین، می توان براساس گزارش مادران نتیجه گرفت که آموزش راهبرد خودنظارتی به کودکان می تواند به عنوان مداخله ای سودمند در جهت کاهش علائم مرضی ADHD در دختران در نظر گرفته شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان