محمد نجاری

محمد نجاری

مدرک تحصیلی: دکتری زبان و ادبیات فارسی، عضور شورای علمی مرکز اسناد فرهنگی آسیای پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران
پست الکترونیکی: mnajari75@yahoo.com

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

نقد مقالات علمی پژوهشی با موضوع بررسی متون ادبی از دیدگاه زمان روایی ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقد مقاله روایت شناسی زمان روایی ژرار ژنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸۷ تعداد دانلود : ۷۸۱
در تکامل دانش روایت شناسی، ژرار ژنت به عنصر زمان پرداخت و این نظریه را مطرح کرد که یکی از جنبه های هنر روایت پردازی، نحوه تبدیل زمان داستان به زمان متن است. روایت پژوه رابطه زمان داستان و زمان متن را با سه مؤلفه نظم، تداوم (دیرش) و بسامد تحلیل می کند. «نظم» توالی رویدادهای روایت را با توالی منطقی و گاه شمارانه آن در داستان مقایسه می کند؛ «تداوم» مدت زمان وقوع حادثه را با حجم متن اختصاص یافته به آن می سنجد؛ «بسامد» تعداد تکرار وقایع را در داستان با تعداد نقل آن ها در متن قیاس می کند. در چند دهه اخیر، پژوهشگران ادبیات فارسی به این مقوله توجه کرده و در بیش از سی پایان نامه و رساله و پنجاه مقاله، به بررسی زمان روایی در متون کهن یا معاصر پرداخته اند. در این پژوهش، مقالات علمی پژوهشی که زمان روایی را تحلیل کرده اند، با این پرسش ها واکاوی شده اند: 1. دریافت نهایی مقالات از تحلیل زمان در متون روایی چیست؟ آیا به شیوه زمان بندی بسنده شده یا اینکه رابطه زمان روایی با معنا و ساختار اثر نیز به دست آمده است؟ 2. دسته بندی مقالات براساس موضوع، روش و یافته های پژوهش چه نقشه راهی برای مطالعات روایت پژوهی ترسیم می کند؟ دریافت پژوهش این است که بیشتر تحقیقات ناظر به آزمون کاربست نظریه ژنت در قرائت متن ادبی بوده و اغلب شیوه های زمان بندی نویسنده را گزارش کرده اند؛ اما نسبت ساختار و معنا با زمان روایی و نیز رابطه ادبیت متن با زمان روایت هم نشانه هایی در تحقیقات دارد و به طور کامل مغفول نمانده است. اگر این رویکرد در پژوهش های آتی مورد توجه قرار گیرد و مقایسه متون براساس دوره یا نوع ادبی بر این پایه تحلیل شود، نتایج نظام یافته تری به مطالعات سبک شناختی یا تاریخ ادبیات افزوده می شود.
۲.

نقالی؛ گفتمان فرهنگ دینی در عصر صفوی واکاوی نقل دینی در منظومه زَرّین قَبانامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عصر صفوی نقالی گفتمان دینی زرین قبانامه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ جامعه شناسی فرهنگ
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی دین
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی تاریخی تاریخ ایران
تعداد بازدید : ۱۱۳۹ تعداد دانلود : ۷۸۹
زرین قبانامه، از سَراینده ای ناشناس، یکی از متون منظوم پهلوانیِ نقالی/عامیانه در دوره ی صفوی است. ناظم زَرّین قَبانامه، گاهی داستان های متن را از زبان پیر گوهرفروش و ترجمان نقل کرده است که قرینه ای بر شفاهی/ شنیداری بودن روایات منظومه به شمار می آید. پرسش اصلی مقاله ی حاضر این است که: منظومه های نقالی- از جمله زرین قبانامه- چه نقش و تأثیری در گفتمان فرهنگ دینی عصر صفوی داشته اند؟ در پاسخ به این پرسش، به شیوه ی تحلیلی و با روش کمی در گزینش داده ها، و با روش کیفی در تحلیل یافته ها، به بررسی موضوع مقاله پرداخته شده و این نتیجه به دست آمده است که نقالی راهی برای تبلیغ و ترویج مذهب در دوره ی صفوی بوده است. تاریخ نقالی در ایران نشان می دهد از قرن سوم هجری که ایرانیان به نقل داستان ها و حکایت های حماسی می پرداختند تا با نفوذ اعراب مبارزه کنند؛ با پیدایش گرایش شیعه و سنی که دو گروه مناقب خوان و فضایل خوان را دربرابر هم قرار داد، نقالی پیشه ای تأثیر گذار بر گفتمان دینی عصر خود بوده است؛ به ویژه در دوران صفوی که عصر رونق شاهنامه خوانان و نقالان است و گاه میان روایت های حماسی یلان و پهلوانان با مذهب رایج احساس تعارض ایجاد می شده است، نقالی، گفتمان فرهنگ دینی به شمار می آید.
۳.

مهلتی بایست تا خون شیر شد (زایش شمس تبریزی از خون حسین بن منصور حلاج در یک نسخه تعزیه)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: حسین بن منصور حلاج شمس تبریزی مولانا تعزیه روایت نمایشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱۶ تعداد دانلود : ۳۹۱
احتمالاً اصل و مبدأ تعزیه یا شبیه را باید در آیین های پیش از اسلام واکاوی کرد که پس از اسلام، با الهام از فاجعه کربلا به عنوان یک نمایش دینی نمود یافت و در دور تکاملی، اشخاص و قصه های دیگری نیز به آن افزوده شد. نسخه تعزیه/شبیه «حسین بن منصور حلاج» یکی از این دگردیسی های مضمونی تعزیه است که در آن، نطفه شمس تبریزی از خون کشته حسین بن منصور حلاج بسته می شود. شخصیت های اصلی این اثر، حسین بن منصور حلاج، شمس تبریزی، ملای روم (مولانا) و دختر و همسر وی هستند. این مقاله ضمن بررسی شخصیت و ساختار قصه پردازی و روایت در تعزیه/شبیه حلاج، به علل این دگردیسی مضمونی می پردازد. مطابق یافته ها، شمس در روایتی جدید و اسطوره ای، فرزند دختر مولانا و وجه دیگر شخصیت حلاج است و نویسنده بی نام این نسخه تعزیه که با زیست و اندیشه این سه عارف بزرگ (حلاج، شمس و مولانا) آشنا بوده، روایتی اسلامی-شیعی و اسطوره ای از آن ارایه داده است.
۴.

ظرفیت های نمایشی منظومه زرین قبانامه براساس شخصیت پردازی سلیمان نبی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زرین قبانامه سلیمان (ع) اقتباس شخصیت پردازی ظرفیت نمایشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۵ تعداد دانلود : ۴۰۵
زرین قبا نامه یکی از منظومه های عصر صفوی است که از ساختار روایی- نقالی عصر صفویه متأثر است و یکی از ویژگی های آن محوریت شخصیت سلیمان نبی (ع) است. مسئله پژوهش، رابطه ساختار نقالی-روایی منظومه زرین قبانامه و ظرفیت های نمایشی این اثر است که به ویژه در شخصیت پردازی حضرت سلیمان (ع) با انسجام بیشتری خود را نشان داده است. بنابراین پرسش تحقیق این است که چه ظرفیت های نمایشی ای در شخصیت و شخصیت پردازی سلیمان نبی(ع) وجود دارد؟ منظور از ظرفیت های نمایشی شخصیت پردازی نیز ویژگی هایی است که در الگوهای فیلمنامه نویسی وجود دارد و مورد توجه فیلمنامه نویسان است. در این پژوهش با کنارهم نهادن الگوهای شخصیت پردازی نمایشی و شیوه شخصیت پردازی منظومه زرین قبانامه، سعی شده است جنبه های نمایشی این شخصیت کشف و تبیین شود. در مجموع می توان گفت: کنش و واکنش های سلیمان نبی (ع) در بستر رویدادهایی متنوع و در پیوند با شخصیت های اسطوره ای و حماسی دیگر، درهم تنیدگی جذاب پیرنگ و شخصیت را رقم زده است و ظرفیت نمایشی قابل توجهی برای مخاطب دارد. همچنین وجود کشمکش های بیرونی و درونی مرحله بندی شده در زندگی روایی در متن نیز، از ویژگی های داراماتیک شخصیت پردازی سلیمان نبی (ع) در اثر زرین قبانامه است.
۵.

حلاج در آثار مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولانا حلاج استغراق اناالحق حلول و اتحاد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات عرفا و صوفیه
تعداد بازدید : ۲۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۱۹۷
این مقاله به بازشناسی تصویر حلاج در آثار مولانا و واکاوی کلام مشهور «اناالحق» می پردازد و می خواهد نگاه مولوی را به احوال و آثار حلاج دنبال کند. مَشرب حلاج که مخالفان او از آن به «اتحاد» و «حلول» تعبیر می کنند، از نظر معتقدان او بیشتر به «استغراق» تعبیر می شود. مولانا در آثارش نام حلاج را به طور مکرّر ذکر کرده است. وی اندیشه حلاج را در آثار خود بازتاب داده و با همه مصایبی که بر حلاج رفته، او را سربلند و سعادتمند یافته است. پژوهش حاضر نشان می دهد که مولانا اندیشه حلاج را هضم و جذب کرده است.
۶.

عوامل و انگیزه فرارمتهمین از دست مأمورین و راه های پیشگیری از آن(فرماندهی انتظامی استان تهران - سال 1386)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۶ تعداد دانلود : ۳۰۷
 این تحقیق تحت عنوان بررسی عوامل و انگیزه فرار متهمین از دست مأمورین و راه های پیشگیری از آن در سطح استان تهران و مقایسه آن در نیمه اول سال ها 1384 و 1385 صورت گرفته است. تا با استفاده از فرضیه های تحقیق، عوامل مؤثر در فرار متهمین از دست مأمورین مورد بررسی قرار گرفته و راه های مناسب برای کاهش این پدیده ارائه گردد. نوع تحقیق پیمایشی بوده و پس از مشخص شدن جامعه آماری و جمعیت نمونه با استفاده از تکنیک پرسشنامه و مطالعه شکست های حادث شده به جمع آوری اطلاعات پرداخته شده است. انتخاب این روش به این دلیل صورت گرفته که جامعه آماری،کارشناسان، برخی از روسای کوپ استان، مسئولین شعبات آگاهی، مسئولین بازداشتگاه ها، مأمورین بدرقه که دقیقاً از اوضاع واحوال و چگونگی فرار متهمین آگاه می باشند صورت گرفته است. نتایج حاصله از این تحقیق نشان می دهد که از هشت شاخص اصلی و44عامل اشاره شده در پرسشنامه پژوهشی، بیشترین عوامل مؤثر در فرار متهمین عبارتند از: 1- فرار متهمین بیشتر به دلیل عدم حراست درست توسط مسئول بازداشتگاه است 2- فرار متهمین بیشتر به دلیل نداشتن یک محوطه حراست شده است 3- فرار متهمین بیشتر به دلیل نداشتن یک بازداشتگاه مناسب است 4- نداشتن تجهیزات کافی توسط مأمورین بدرقه در فرار متهمین مؤثر است 5- عدم اهتمام مأمورین بدرقه در نگهداری متهمین 6- جابه جایی متهم در خودروهای روباز 7- اطلاع بستگان از جابه جایی متهم 8- باز کردن دستبند متهم در حین بدرقه9- ملاقات متهم در حین بدرقه با دوستان و بستگان 10- نبود یک همکار مناسب برای نگهداری متهم در دادسرا و....11- ضعف آموزش مأمورین بدرقه 12- استفاده صرف از پرسنل وظیفه برای بدرقه متهمین 13-آگاهی متهمین از ضعف های موجود در تشکیلات 14- ورود اشیاء ممنوعه به بازداشتگاه. کمترین عوامل مؤثر در فرار متهمین شامل:1- متهمین بیشتر با ایجاد مشاجره ودرگیری ساختگی فرار می کنند 2- متهمین بیشتر با تبانی مأمورین بدرقه فرار می کنند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان