ملاحظه و بررسی انتقادی ازخودبیگانگی فطری کارل یاسپرس از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی این نوشتار، بررسی ازخودبیگانگی فطری در انسان شناسی فلسفی یاسپرس از منظر علامه طباطبایی بود. یاسپرس از روش پدیدارشناسانه به جای تحلیل فلسفی بهره برد و با ذاتی انسان قرار دادن آزادی مطلق، اولیات ذاتی و فطرت الهی را مورد تردید قرار داد و آن را ناقض وجودِ اگزیستانسی بشر معرفی کرد؛ در حالی که علامه به روش تحلیلی اولیات فطری، اصل علیت را اساس خودآگاهی و راه عبور ازخودبیگانگی دانسته، آزادی را ابزاری برای اهداف فطری معرفی کرد. اگر علامه ازخودبیگانگی فطری را غفلت و نسیان اولیات فطری دانسته، یاسپرس با مبانی «فلسفه وجود» خود، التزام به قیود پیشینی، مانند فطریات را ازخودبیگانگی دانسته است. یافته ها و نتیجه گیری: پژوهش حاضر با ارزیابی مبانی معرفتی دو اندیشمند، ذاتی بودن فطریات را ثابت کرده و بی توجهی به آگاهی های فطری را عامل ازخودبیگانگی دانست.