فرامرز خجسته

فرامرز خجسته

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۶ مورد از کل ۲۶ مورد.
۲۱.

تبیین جایگاه و عملکرد پادگفتمانی رمان تاریخی دامگستران یا انتقام خواهان مزدک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رمان تاریخی دامگستران عبدالحسین صنعتی زاده کرمانی پادگفتمان فعال نوستالژی منفعل تحلیل گفتمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۰ تعداد دانلود : ۱۶۷
تحقیقات صورت گرفته پیرامون رمان تاریخی به دلیل عدم توجه به خاستگاه، تبار متن و گفتمان های موازی، آن را نوعی «مخدّر فرهنگی» و عقب گرد نوستالژیک جامعه سرخورده ایرانی به اسطوره عصر طلایی می دانند و با کلان روایت ها و احکامی کلی از قبیل ناسیونالیسم به توضیح و تأویل آن پرداخته اند. نوشتار حاضر با مبنا قراردادن دامگستران و با روش تحلیل محتوای کیفی در چارچوب کاربست تحلیل گفتمان انتقادی انجام شده است؛ بر این اساس با تحلیل دامگستران در چند سطح، قرائت دیگری درکنار سایرقرائت ها از فلسفه وجودی این ژانر ارائه شده است؛ از این منظر با تکیه بر این داستان به عنوان یک متن مستقل، معناهای کانونی اثر شناسایی شده اند. سپس این معانی به بافت اصلی منتقل شده اند تا اصالت معنا در آن بافت مشخّص گردد. پس از ردیابی این معنا در یک سیر تاریخی به عصر آفرینش اثر بازگشت نموده و این بار معنای دگردیسی شده در بافتار جدید و در یک رابطه بینامتنی- بیناگفتمانی مورد ارزیابی قرارگرفته است و در مرحله پایانی نسبت متن با گفتمان های حاکم تبیین شده است. نتیجه بررسی دامگستران بیان کننده این حقیقت است که این متن نه متنی محافظه کارانه و معطوف به نوعی «نوستالژی منفعلانه» بلکه متعلّق به رادیکال ترین گفتمان های عصر نویسنده است. در این خوانش یک اثر به ظاهر پیش پا افتاده و یک داستان مرده، در کنار سایر اجزای همگن، گفتمانی را صورت بندی می کنند که این گفتمان بیش از هر چیز فریاد اعتراضی است نسبت به تثبیت، بسط و گسترش نظام سرمایه داری جهانی که در پایان قرن نوزدهم به آرامی سایه شوم بی عدالتی و نابرابری را بر پیکره نحیف جهان جدید می گسترانید.
۲۲.

عاشق فداکار یا بورژوای خائن؛ خوانشی دیگر از رمان «چشم هایش» و شخصیت «فرنگیس»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چشمهایش نقد ادبی مارکسیسم انقلاب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۲ تعداد دانلود : ۱۲۴
رمان چشم هایش، اثر معروف بزرگ علوی، یکی از مهم ترین رمان های فارسی است که به روابط عاشقانه «ماکان» و «فرنگیس» و فعالیت سیاسی آن ها در عصر رضاشاه می پردازد. در این رمان، فرنگیس، علی رغم بورژوا بودن،زنی عاشق و فداکار است که با ایثار بزرگ خود، استاد ماکان را از مرگ حتمی نجات می دهد. این موضوع، از همان زمان انتشار، منتقدان وابسته به جریان چپ را به انتقاد از این رمان و بعدها سایر منتقدان را به تحسین آن واداشته است. این مقاله می کوشد تا با روشی توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر اصل «عدم قطعیت معنی» و «امکان تفاسیر جدید از متون ادبی» در نظریه های ادبی ای مانند «هرمنوتیک» و «پساساختارگرایی»، خوانشی نو از این رمان به دست دهد و به قرائتی تازه از آن دست یابد. قرائتی که در نقطه مقابل معنای ظاهری رمان و قرائت پذیرفته شده از آن در میان منتقدان قرار می گیرد و فرنگیس را انقلابی متزلزلی معرفی می کند که در دشوارترین لحظات انقلاب، به استاد ماکان و نهضت خیانت می کند و به صف دشمنان انقلاب می پیوندد. نتیجه پژوهش نشان می دهد که رمان چشم هایش برخلاف معنای ظاهری اش، که به انتقاد شدید منتقدان چپ منجر شده، در باطن، به تئوری انقلاب در مکتب مارکسیسم وفادار است. به زعم ما نشانه های درون متنی فراوانی در این رمان وجود دارد که با تکیه بر آن ها می توان خوانش جدیدی از آن را که متناسب با تئوری مارکسیسم در باب انقلاب است ارائه کرد.
۲۳.

بازشناسی معنای عشق در گفتمان قصه بلند عامیانه داراب نامه طرسوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قصه های بلند عامیانه فارسی عشق گفتمان داراب نامه طرسوسی (بخش نخست)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۲۳
گفتمان در قصه ها، مجموعه معناداری از ارتباط دوسویه پردازنده/نقال با نقل شنو در بستر رویدادهای گوناگون اجتماعی سیاسی و عوامل پیرامتنی است. این امر از رهگذر جانشینی شاخصه های عاشقانه به جای ویژگی های پهلوانی و در قالب زنجیره ای روایی از ارتباط ساختار و کارکرد عشق شکل می گیرد. از این میان، داراب نامه طرسوسی نیز به دلیل بهره مندی از ارتباط تنگاتنگ میان وقایع اجتماعی و نیاز قصه شنو در دوره های خلق و بازآفرینی قصه(ساسانیان و غزنویان یا غوریان)، بستر مناسبی برای این پژوهش است. این مهم در دو سطح ساختار و کارکرد عشق بررسی شد. حاصل کار نشان می دهد که در جانشینی شاخصه های عاشقانه به جای ویژگی های پهلوانی، در سطح ساختار، ابتدا نحوه بازنمایی عشق شکل می گیرد. بدین معنی که وابستگی قصه در پرداخت عشق به یکی از بسترهای بازنماینده، یعنی متون مقدس اسطوره ای-دینی و یا زمان بازپرداخت اثر، آشکارمی شود. در ادامه، پردازنده با تمرکز بر همان عشق بازنمایی شده، به ترسیم روابط عاشقانه درقالب چهار سازه اصلی دیدار عاشق و معشوق(نقش پذیری اشخاص)، موانع و مشکلات، وصال و مرگ می پردازد و بخش خیالی قصه را می سازد. تولید معنای قصه از این رهگذر محقق می شود. از این رو، این امر در داراب نامه با بازنمایی عشق دینی و چگونگی ترسیم روابط عاشقانه از رهگذر آن به گفتمان یکدست برتری جویانه ملی-سلطنتی با نگرشی پدرتبارانه انجامیده است.
۲۴.

تأثیرپذیری قهرمانان افسانه های عامه از شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قصه های عامه پهلوان شاهنامه مطالعات تطبیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۸۹
قصّه های پهلوانی یکی از انواع قصّه های عامّه است که نبرد اغراق آمیز پهلوانان و قهرمانان واقعی، تاریخی یا خیالی را به همراه ماجراهای عیاری و عاشقانه آن ها به تصویر می کشد. بسیاری از خصال، صفات و کنش های پهلوان قصّه ها در سنّت های پهلوانی ایران باستان، اندیشه های اساطیری و نظام عیاری و جوانمردی ریشه دارد. در این میان، نقش شاهنامه فردوسی در الگوبخشی به شخصیت پهلوان ادب عامّه و کنش های او از همه برجسته تر و نمایان تر است، به گونه ای که راویان قصّه ها سعی در همسان سازی پهلوان ادب عامّه با شاهنامه داشته اند. این پژوهش بر آن است تا ویژگی های پهلوان قصّه های عامّه را در مقایسه با پهلوان شاهنامه از نظر الگوی تولّد و بن مایه های مربوط به آن، کنش های سلحشورانه و سیاسی، و خصال عیاری و جوانمردی شناسایی نماید. نتایج پژوهش نشان می دهد پهلوان ادب عامّه در الگوی تولّد، کیفیت بالندگی و تربیت، خصال جنگاوری و پای بندی به الزامات اخلاق جوانمردی با پهلوان حماسه ملّی مشترکات فراوانی دارد؛ ولی بنا به خاستگاه مردمی اش، در کنش های سیاسی و نوع برخورد با نهاد قدرت، آزادانه تر و مستقل تر از پهلوان شاهنامه عمل می کند.
۲۵.

گفتمان عشق ایده آل گرا با عشق واقعی در رمانس امیرارسلان نامدار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رمانس عام فارسی عشق امیرارسلان آرمان گرایی ایده آلیسم واقع نمایی ادبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۹۸
مهم ترین محور رمانس عام، عشق در پیوند با جنگ است. اشخاص، با توجّه به نقشی که در رمانس ها دارند در ارتباط با این مقوله معنا می یابند: یا جفاطلب یا جفاپیشه. در کشاکش عشق های رمانسی، کارکرد سازه های قصه از اهمیتی ویژه برخورداراست. در این مقاله، کوشش می شود پس از ارائه تعریفی از دو نوع عشق ایده آل و واقعی در رمانس های عام فارسی، نقش و جایگاه اشخاص، نشانه های مربوط به گفتمان عشق در قصه امیرارسلان نامدار (1309 ه .ق) در پیوند با جامعه و ذهنیت پردازندگان اثر و مخاطبین بررسی گردد. حاصل کار نشان می دهد که تغییر بافت مخاطبان قصه به مخاطب خاص، همچون ناصرالدّین شاه و دخترش فخرالدّوله، در کنار تحوّلات اجتماعی عصر قاجار و حرکت از نگاه جمع گرا به ذهنیتی فردگرا ، قصه را به متنی دوسویه تبدیل ساخته است. از این رو، نقش اشخاص و نشانه های مربوط به عشق نیز در میانه گفتمانی ایده آل گرا و واقع گرا در حرکت است. در این گفتمان، رابطه میان عاشق و معشوق، آنچه هست کشاکشی است میان نقش های اسطوره ای و زیسته و رویارویی آرمان و واقعیت. نمادها نیز درپیوند با گفتمان عشق از تصاویر دوگانه و در حال گذار میان نمونه های بنیادین و امروزی برخوردارند.
۲۶.

بازنمود سیمای زنان عیار در قصه های عامه عیاری؛ مطالعه موردی مجموعه «فرهنگ افسانه های مردم ایران» و «افسانه های ایرانی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان قصه های عامه عیاری چاره اندیشی مردانگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۹۵
در قصه های کوتاه عیاری فارسی، زنان نقش و حضوری برجسته، زنده، محوری و اثرگذار دارند که به انحاء و اشکال گوناگون در این متون انعکاس یافته است. گفتمان عیاری در تاریخ ایران، همواره در تقابل با نظم مسلط موجود شکل گرفته و درپی حق طلبی، برابری خواهی، رفع خودکامگی، تبعیض و ستم بوده است. زنان عیار در قصه های عیاری، نماینده همین گفتمان اند و به نوعی خرده فرهنگ عیاری را در تقابل با نظام مردسرور ظالمانه و بی اخلاق نمایندگی می کنند. این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوا انجام شده است. در ابتدا قصه های عیاری زنانه گردآوری، سپس شیوه چاره اندیشی های زنان دربرابر انواع ظلم و استبداد مردان، به ویژه در موضوع تبعیض جنسیتی، احصاء، تحلیل و تبیین شده اند. براساس یافته های پژوهش، بیشترین بسامد این چاره اندیشی ها به تحقیر، فریب دادن، مبدل پوشی، استفاده از داروی بیهوشی و فرار مخفیانه اختصاص دارد. غالب مکرهایی که زنان به کار می گیرند از نوع واکنشی هستند؛ یعنی در حکم پاسخ هایی ازسوی زنان هستند که دربرابر تنوع طلبی جنسی مردان، بی عدالتی ، نابرابری، ستم، زورگویی، خودکامگی، و اعمال قدرت جامعه مردسالار به کار گرفته می شوند. در این بافت است که زنان مجال «مردانگی» می یابند.   

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان