زنان و حقوق برابر
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
«زنان و حقوق برابر» نام کتابی است که با نگاهی انتقادی به بررسی اسناد بین المللی زنان میپردازد.
نویسنده در این کتاب پس از مروری کوتاه بر تاریخچهی پیدایش جنبش زنان «فمینیسم» و بیان امواج و رویکردهای فمینیسمی، به عملیات حقوقی آن در عرصهی نظام بین المللی میپردازد.
«کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان» کارمایهی عمل یا سندپکن، دو مورد از اسناد موجود در مباحث حقوقی زنان هستند که بهطور خاص در کتاب مزبور معرفی میشوند. نگارنده با اشاره مختصری به کنوانسیون رفع تبعیض و بیان موارد مغایرت آن با مبانی اندیشهی اسلامی و همچنین مخالفت آن با آموزههای فقهی، به سراغ سندپکن رفته است.
سندپکن محصول اجلاس پکن در 1994 م است. این سند در یک مقدمه و 6 فصل و 362 ماده تهیه شده است. در فصل سوم موضوعات و عرصههای خطیر مشکلات (محورهای نگران کننده 12 گانه) با محوریت مساله زنان مطرح میشود. از آن جمله زنان و فقر، زنان و اقتصاد، زنان و آموزش و پرورش، زنان و حقوق بشر، زنان و خشونت، زنان و رسانههای گروهی، زنان و بهداشت، زنان و مناقشات مسلحانه و... است. فصل چهارم نیز پیکرهی اصلی سند میباشد که در ضمن 240 بند اهداف و اقدامات استراتژیک را در 12 شاخص فوق طراحی مینماید.
نگارنده پس از معرفی سند و بیان نقاط مثبت آن در نحوهی طراحی، جنبهی قوی عملیاتی و تعیین اقدامات لازم مربوط به نیروهای محلی، منطقهای و بین المللی... به تفصیل وارد نقد تحلیلها و راهکارهای موجود در سند میشود.
نقد برابری و ارایهی الگوی تناسب و تحلیل دین از تفاوتهای زنان و مردان بخشی از مباحث این کتاب است.
در پایان نیز فصلی تحت عنوان «اعترافات ضمنی» گشوده شده است که نگارنده با استفاده از مندرجات خود، سند اقرارهای جامعه جهانی را بر ناکار آمدی الگوی تشابه و مناسبات دنیای غرب بر حل معضلات زنان بیان میدارد. در بخشی از همین فصل آمده است:
«در عبارت ذیل این اعتراف به وضوح بیشتری به چشم میخورد که بهرغم وجود تجربهی برابری، بازهم فقر زنان، دل مشغولی موافقان حقوق زنان است. اینها معلوم میکند که فقر زنان، ترجمهی غمانگیز و ویژگی زندگی مدرن و اقتصاد جدید و آزمندی صاحبان سرمایه میباشد، یعنی همان کسانی که در ظاهر خود را آخرین مدافعان حقوق زنان میدانند.
در بسیاری از کشورهای توسعه یافته که در آنها سطح آموزش عمومی و پرورش حرفهای زنان و مردان یکسان است و نظامهایی که از زنان در برابر تبعیضها محافظت میکند، دگرگونیهای اقتصادی که در دههی پیش روی داده است در پارهای از بخشها بر بیکاری زنان ... سخت افزوده است هم از این رو است که نسبت زنان در میان فقیران فزونی گرفته است.»
قابل ذکر است که از همین نویسنده کتاب دیگری مراحل پایانی چاپ را میگذراند که به تفصیل بیشتری کنوانسیون رفع تبعیض. را به بوته نقد کشانده است.
این کتاب نیز پس از مروری بر فمینیسم و نقد آن، مبانی کنوانسیون، نظیر تشابه فردگرایی، اومانیسم را طرح و نقد کرد. و پس از آن به بیان میزان و موارد مخالف کنوانسیون با فقه، اما در نگاهی تطبیقی بین فرق و مذاهب اسلامی پرداخته است. فصل نسبتا مفصلی از این کتاب نیز به بیان مخالفتهای کنوانسیون، قوانین داخلی (اساسی و مدنی) اختصاص یافته است.
گفتنی است که در بخش پایانی این کتاب نیز با بیان ادعاها و دلایل مدافعین الحاق، به
رد دلایل الحاق و بیان پیامدهای منفی آن، مباحث به خاتمه خود میرسند.
«زنان و حقوق برابر» نام کتابی است که با نگاهی انتقادی به بررسی اسناد بین المللی زنان میپردازد.
نویسنده در این کتاب پس از مروری کوتاه بر تاریخچهی پیدایش جنبش زنان «فمینیسم» و بیان امواج و رویکردهای فمینیسمی، به عملیات حقوقی آن در عرصهی نظام بین المللی میپردازد.
«کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان» کارمایهی عمل یا سندپکن، دو مورد از اسناد موجود در مباحث حقوقی زنان هستند که بهطور خاص در کتاب مزبور معرفی میشوند. نگارنده با اشاره مختصری به کنوانسیون رفع تبعیض و بیان موارد مغایرت آن با مبانی اندیشهی اسلامی و همچنین مخالفت آن با آموزههای فقهی، به سراغ سندپکن رفته است.
سندپکن محصول اجلاس پکن در 1994 م است. این سند در یک مقدمه و 6 فصل و 362 ماده تهیه شده است. در فصل سوم موضوعات و عرصههای خطیر مشکلات (محورهای نگران کننده 12 گانه) با محوریت مساله زنان مطرح میشود. از آن جمله زنان و فقر، زنان و اقتصاد، زنان و آموزش و پرورش، زنان و حقوق بشر، زنان و خشونت، زنان و رسانههای گروهی، زنان و بهداشت، زنان و مناقشات مسلحانه و... است. فصل چهارم نیز پیکرهی اصلی سند میباشد که در ضمن 240 بند اهداف و اقدامات استراتژیک را در 12 شاخص فوق طراحی مینماید.
نگارنده پس از معرفی سند و بیان نقاط مثبت آن در نحوهی طراحی، جنبهی قوی عملیاتی و تعیین اقدامات لازم مربوط به نیروهای محلی، منطقهای و بین المللی... به تفصیل وارد نقد تحلیلها و راهکارهای موجود در سند میشود.
نقد برابری و ارایهی الگوی تناسب و تحلیل دین از تفاوتهای زنان و مردان بخشی از مباحث این کتاب است.
در پایان نیز فصلی تحت عنوان «اعترافات ضمنی» گشوده شده است که نگارنده با استفاده از مندرجات خود، سند اقرارهای جامعه جهانی را بر ناکار آمدی الگوی تشابه و مناسبات دنیای غرب بر حل معضلات زنان بیان میدارد. در بخشی از همین فصل آمده است:
«در عبارت ذیل این اعتراف به وضوح بیشتری به چشم میخورد که بهرغم وجود تجربهی برابری، بازهم فقر زنان، دل مشغولی موافقان حقوق زنان است. اینها معلوم میکند که فقر زنان، ترجمهی غمانگیز و ویژگی زندگی مدرن و اقتصاد جدید و آزمندی صاحبان سرمایه میباشد، یعنی همان کسانی که در ظاهر خود را آخرین مدافعان حقوق زنان میدانند.
در بسیاری از کشورهای توسعه یافته که در آنها سطح آموزش عمومی و پرورش حرفهای زنان و مردان یکسان است و نظامهایی که از زنان در برابر تبعیضها محافظت میکند، دگرگونیهای اقتصادی که در دههی پیش روی داده است در پارهای از بخشها بر بیکاری زنان ... سخت افزوده است هم از این رو است که نسبت زنان در میان فقیران فزونی گرفته است.»
قابل ذکر است که از همین نویسنده کتاب دیگری مراحل پایانی چاپ را میگذراند که به تفصیل بیشتری کنوانسیون رفع تبعیض. را به بوته نقد کشانده است.
این کتاب نیز پس از مروری بر فمینیسم و نقد آن، مبانی کنوانسیون، نظیر تشابه فردگرایی، اومانیسم را طرح و نقد کرد. و پس از آن به بیان میزان و موارد مخالف کنوانسیون با فقه، اما در نگاهی تطبیقی بین فرق و مذاهب اسلامی پرداخته است. فصل نسبتا مفصلی از این کتاب نیز به بیان مخالفتهای کنوانسیون، قوانین داخلی (اساسی و مدنی) اختصاص یافته است.
گفتنی است که در بخش پایانی این کتاب نیز با بیان ادعاها و دلایل مدافعین الحاق، به
رد دلایل الحاق و بیان پیامدهای منفی آن، مباحث به خاتمه خود میرسند.