آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۳

چکیده

نظریه فطرت در میان اندیشمندان توحیدی آیین مسیحیت و اسلام جایگاه ممتازی دارد. در آیین مسیحیت از این جهت نظریه فطرت پررنگ شد، که آموزه های مسیحیت از ظرفیت معقولیتِ مطلوبی برخودار نبود؛ لذا اندیشمندان مسیحی در صدد رفع این نقیصه برآمده و نظریه فطرت را تاسیس کردند. مطابق این نظریه می توانستند بسیاری از آموزه های مسیحی را معقول جلوه دهند. در جهان اسلام نیز بسیاری از متفکرین معاصر با توجه به برخی آیات و روایات اسلامی به نظریه فطرت ملتزم شدند. اما آنچه مهم است، این است که این نظریه در چند دهه اخیر، در میان اندیشمندان مسلمان؛ با توجه به دیدگاه علمی استاد شهید مطهری فراگیر شده است. مرحوم مطهری در مقابل نظریات انسان شناسانهّ مکاتب مادی مانند مارکسیسم و اگزیستانسیالیسم؛ که گوهر وجود انسان را مادی می دانستند؛ با طرح نظریه فطرت، دیدگاه آنان در مادی انگاری انسان را نفی و رد کردند و بنای جدیدی را در انسان شناسی اسلامی تاسیس کردند. هدف از این پژوهش بررسی انتقادیِ آراء استاد مطهری در خصوص نظریه فطرت می باشد که برآمده از معرفت شناسی باور دینیِ ایشان است. ایشان باور دینی را از رهگذر نسبت عقل و ایمان بررسی کرده و قائل به نظریه فطرت می شوند. در این پژوهش با توجه به تأملات صورت گرفته و انتقاداتی که می توان به نظریه فطرت وارد نمود؛ مشخص می گردد این نظریه آن کارکرد مطلوب ایشان را ندارد. لذا اهل نظر می بایست بنایی را استوار سازند که ویژگی اصلی معقولیتِ باور(های دینی) را دارا باشد.

Critical Reflections on the "Epistemology of Religious Belief" by Professor Motahari

The theory of nature has a privileged position among monotheistic thinkers in both Christianity and Islam. In Christianity, the theory of nature became prominent because the teachings of Christianity lacked the capacity of reasonableness. Therefore, Christian thinkers tried to address this shortcoming by establishing the theory of nature. According to this theory, they could make many Christian teachings seem reasonable. In the Islamic world, many contemporary thinkers were committed to the theory of nature according to some Islamic verses and traditions. However, what is important is that this theory, in the last few decades, has gained traction among Muslim thinkers, according to Motahari's scientific point of view.. Motahari in opposition to the anthropological theories of materialist schools, such as Marxism and existentialism which considers the essence of human existence to be material, proposed the theory of nature to negate the view of human materialism, and established a new framework in Islamic anthropology. The purpose of this research is to critically examine Professor Motahari's opinions regarding the theory of nature, which is derived from the epistemology of his religious belief. He examines religious belief through the relationship between reason and faith, advocating for  the theory of nature. In this research, according to the reflections and criticisms that can be directed at the theory of nature, it becomes clear that this theory does not have the desired function. Therefore, those who hold opinions on this matter should build a foundation characterized by the  reasonableness of religious belief(s).

تبلیغات