چکیده

از ابتدای دوران بعثت انبیا، شیادانی برای رسیدن به مطامع دنیوی، ادعای نبوت و رسالت سرداده، خود را به مردم به عنوان حجت های خداوند معرفی کردند. پر واضح است که انبیای الهی، دارای معجزه و بهره مند از علم بی کران الهی بودند؛ اما مدعیان دروغین رسالت و نبوت به دلیل محروم بودن از این نشانه ها، به تراشیدن دلایل و توجیهات بی پایه روی آوردند. حسینعلی نوری یکی از مدعیان دروغین رسالت است که در کتاب های تاریخی نه معجزه ای از او نقل شده و نه بهره ای از دانش برای او بیان شده است. بر همین اساس یارانش برای هموار ساختن راه او، به ارائه دلایلی سخیف و بی پایه دست زده اند. ابوالفضل گلپایگانی، یکی از پیروان نوری است که در کتاب فرائد، دلیلی به نام «دلیل تقریر» ساخته و به زعم خود توانسته حقانیت نوری را به اثبات رساند. بر اساس فرائد، دلیل تقریر از سه عنصر (ادعای رسالت تشریعی، نفوذ و بقا) تشکیل شده است. در این نوشتار به نقد این دلیل می پردازیم و هفت نقد را بیان خواهیم کرد. نقدهایی مانند عدم جامعیت، عدم حجیت منابع این دلیل، مجعول بودن و وجود ابهام مهم ترین نقدهای دلیل تقریر است.

تبلیغات