چکیده

الیستر مگ گراث اندیشمند مسیحی معتقد است، مشکل ترین مساله ای که یک دانشجوی الهیات مسیحی با آن روبرو می شود درک صحیحی از آموزه تثلیث است. آموزه ای که ماورای منطق بشری و فراتر از عقل انگاشته می شود. از همین رو مبشران مسیحی هنگامی که درصدد تبیین دکترین تثلیث بر می آیند، ده ها توجیه و مدل ارایه می کنند تا به گونه ای بتوانند تناقض موجود در تعریف تثلیث را مرتفع سازند. این تحقیق به بررسی انواع مختلف توجیهات مشهوری می پردازد که اندیشمندان و مبشرین تثلیث گرا در توجیه این آموزه تبیین داشتند. بر اساس یافته های این پژوهش چنین نتیجه گیری می شود که هیچ کدام از توجیهات و تبیین های ارایه شده، صحیح و منطبق بر تعریف تثلیث نمی باشد. بسیار دیده می شود مبشرین و شبانان مسیحی در دفاع از آموزه تثلیث، به نوعی به دامن یکی از بدعت های تثلیثی می افتند، یا مثال هایی مدالیستی مطرح می کنند، یا تثلیث را به سه جز تقسیم می کنند، یا در صدد شبیه سازی آموزه تثلیث با وحدت وجود و... می افتند که هیچ کدام از این تلاش ها، تلاش کافی ای به نظر نمی رسد. زیرا با تعریف راست کیشی تثلیث سازگار نیستند.

تبلیغات