آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۷

چکیده

مسأله: «انسان معلق در فضا» از نگاه ابن سینا برای اثبات وجود نفس، تجرد آن و مغایرت نفس با بدن طراحی شده است و حیث وجودی دارد؛ هر چند بسیاری پس از ابن سینا، این طرح را در حیث معرفتی به کار برده و آن را چنین تفسیر کرده اند: انسان معلق در فضای ابن سینا «علاوه بر اینکه هست، می داند که هست». به نظر می رسد چنین برداشتی با مبانی ابن سینا، عبارات وی در آثار گوناگون و آن چه که خود او با انسان معلق در پی اثبات آن است، ناسازگار است. روش: این پژوهش مبتنی بر رویکرد توصیفی و تحلیلی است. یافته ها: ابن سینا که ادراک را از حس آغاز می کند و اولین مرحله عقل انسان را عقل هیولانی و قوه محض می داند، میان «شعور» که از همان آغاز برای انسان بالفعل است با «شعور به شعور» تفاوت قائل است؛ او «شعور به شعور» را بالقوه می خواند که نیاز به اکتساب دارد، درحالی که «شعور» اولیه ما به نفس، همان وجود نفس ماست. ازاین رو «انسان معلق در فضا» صرفاً هستی و حضور و وجود نفس پیش از هر آگاهی بالفعل است.نتایج: با توجه به اینکه انسان معلق در فضا در ابتدای خلقت خود بوده و ابن سینا نفس انسانی را حادث به حدوث بدن و در مرتبه عقل هیولانی و قوه محض می داند که فاقد هرگونه ادراکی است و با ادراک حسی بالفعل می شود، باید گفت: انسان معلق در فضای ابن سینا می تواند صبغه وجودی داشته باشد و درواقع ناظر به مقام حضور و وجود و هستی صرف است. علاوه براین، ابن سینا با تأکید بر دو مقام شعور و شعور به شعور، بر این باور است که شعور در انسان معلق بالفعل و دائمی بوده، اما شعور به شعور در آن بالقوه است. ازاین رو به نظر می رسد نفس در ابتدای خلقت گرچه حضور و ثبوت دارد، اما نمی توان گفت که علم به خویش دارد؛ یعنی نفس در ابتدا فاقد توجه به خویش است و همین عدم توجه، مانع هرگونه ادراک نفس به خود است. نوآوری: درواقع درباب «انسان معلق در فضای ابن سینا» صرفاً می توان گفت «انسان آگاه مند (بدون هرگونه آگاهی بالفعل) هست»، اما نمی توان گفت: «علاوه براینکه این انسان آگاه مند هست، می داند که اینگونه هست».

A Critique of An Exclusively Epistemological Rendering of Avicenna’s “Flying Man” in light of His Principles

Avicenna presented his "flying man" or "floating man" argument as a means to establish the existence of the soul, its immaterial nature, and its distinctiveness from the body. While originally conceived with an ontological focus, subsequent scholars have often employed this concept in an epistemological context, asserting that Avicenna’s flying man not only exists, but also knows that he exists. Such an interpretation of the flying man argument seems to be at odds with his own principles, his passages throughout his works, and what he pursued to establish through this scenario. Method Deploying a descriptive and analytical method, it may be said that Findings: Avicenna believes that perception begins from senses, and the first stage of the human reason is material or hylic reason or pure potentiality. Moreover, there is a difference between consciousness (shuʿūr) that is actually obtained by humans since the beginning of their existence and consciousness of consciousness (al-shuʿūr bi-l-shuʿūr), which he believes to be a potential character that needs to be acquired, while our primary consciousness of the soul is the existence of our soul. Thus, the flying man is solely the existence and presence of the soul before any actual consciousness. Results In view of the fact that man was suspended in space at the beginning of his creation and Ibn Sina considers the human soul to be the event of the body and in the order of the beast intellect and pure power, which lacks any perception and becomes actual through sensory perception, it should be said : The human being suspended in Ibn Sina's space can have an existential quality and in fact, he is observing the position of presence, existence, and mere existence. In addition, Ibn Sina, emphasizing the two positions of consciousness and consciousness to consciousness, believes that consciousness is actually and permanently suspended in man, but consciousness to consciousness is potential in him. Therefore, it seems that the soul at the beginning of creation, although it is present and proven, but it cannot be said that it has knowledge of itself; That is, the soul initially lacks attention to itself, and this lack of attention prevents any self-perception of the soul. Innovation: In fact, regarding "Avicenna's suspended human being in space", it can only be said that "a human being is conscious (without any actual awareness)", but it cannot be said: "In addition, because this human being is conscious, he knows that he is like this." ».

تبلیغات