غزالی و تعامل منطق و علوم اسلامی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
علم منطق با پیشینه ای به عمر تفکر بشریت، بوسیله اندیشمند یونانی ارسطو (322-384 ق.م) تدوین شد و شارحان اولیه او آن را در نه بخش و تحت عنوان «ارگانون» درآوردند. این اثر در صدر اسلام توسط مسحیان سریانی به تدریج به زبان عربی ترجمه شد. کندی، فارابی و بویژه ابن سینا منطق نه بخشی ارسطویی را با دلیل منطقی به دو بخش تبدیل نموده، با تغییر جایگاه ابواب و مطالب منطق بر اساس دلایل علمی، افزایش و تحولات مباحث مربوط به بخش مقولات، قضایا، نقیض و عکس قضایا، و دهها مورد دیگر تحولی بنیادی در منطق ایجاد نمودند. غزالی در تدوین منطق خود به دو بخشی از پیروان ابن سینا است، اما او در اصل یک متکلم و یک فقیه اسلامی است و با این نگرش به منطق روی می آورد. او در تعامل بین منطق ارسطویی و فقه و اصول اسلامی، منطقی با الفاظ، مفاهیم، و مثال های کاربردی علوم اسلامی واصول فقهی با استدلالی کردن اصول فقهی بویژه قیاس فقهی ارائه می کند. آثار منطقی و اصولی غرالی متفاوت با ّثار گذشتگان است، زیرا علاوه بر استفاده از واژه های مطرح در علوم اسلامی که مفاهیم منطقی را تغییر می دهد، قیاس و استدلال را اساس منطق می داند و به استخراج قیاس از قرآن پرداخته و استدلال را به عنوان تنها وسیله فهم قرآن معرفی می کند. این مقاله درصدد است تا با روش توصیفی-تحلیلی به تشریح این تعامل بپردازد.Ghazali and the interaction of logic and Islamic sciences
The science of logic, with a history as long as human thought, was compiled by the Greek thinker Aristotle (322-384 BC) in separate books, and his early commentators divided it into nine parts under the title "Organon" and this work in the beginning of Islam was gradually translated into Arabic by Syriac Christians. Kennedy, Farabi and especially Avicenna converted Aristotle's nine-part logic into two parts with logical reasoning. By changing the position of chapters and content of logic based on scientific reasons, increasing and changing the topics related to categories, theorems, contradictions and reverse theorems, and dozens of other cases, they created a fundamental transformation in logic. Al-Ghazali is a follower of Ibn Sina in compiling his logic into two parts, but he is essentially an Islamic theologian and jurist, and he approaches logic with this attitude. In the interaction between Aristotelian logic and jurisprudence and Islamic principles, he presented logic with words, concepts, and practical examples of Islamic sciences and jurisprudence principles, and gave it a logical direction by reasoning and rationalizing the principles of jurisprudence, especially jurisprudence analogy. Gharali's logical and principled works are different from the works of the past, because in addition to using words in Islamic sciences that change logical concepts, he considers analogy and reasoning as the basis of logic, and he extracts analogy from the Qur'an and uses reasoning as the only means of understanding of the Qur'an. This article tries to describe this interaction with a descriptive-analytical method.