علم سیاست در ایران، در ابتدا در قالب مدرسه علوم سیاسی(1278ش) و بعد در قالب دانشگاه، طراحی و راه اندازی شد. این الحاق سیاست و حقوق با شکل گیری «دانشکده علوم سیاسی و حقوق» با تاسیس دانشگاه تهران در 1313 تکمیل شد. در دوره محمدرضاشاه هم در یک مقطع که دانشگاه استقلال نسبی پیدا کرده بود در حوزه عمومی نیز تاثیرگذار بود و در مقطع دیگر با تغییر سیستم آموزشی و مدیریتی، تلاش شد از فعالیت خودخواسته دانشگاهیان در عرصه عمومی کم شود و همان هدف تربیت کارشناس در آن دنبال شود. با انضمام رشته علوم سیاسی به دانشگاه، به خاطر ماهیت این علم در دوران جدید، بحث مبنایی«تربیت شهروند»، در کنار «تربیت کادر متخصص و کارشناس» برای امر دولت مداری و ملت سازی مدرن به وظیفه علوم سیاسی نیز اضافه شد. این تکاپوها در راستای تأسیس و استقرار نهادی این رشته است.با توجه به اهمیت طرح بحث نهادی دانش سیاست که در نسبت «دانشگاه»، «جامعه» و «دولت» قابل ترسیم است، سوال این است که آیا فعالیت های انجام گرفته در این راستا توانسته است، قالب نهادی به خود بگیرد یا خیر؟یافته ها حکایت از این دارد که با بررسی ساختار، سازمان، تشکیلات، نظام نامه ها، عملکرد افراد مهم حوزه علم دانش سیاست از منظر تاریخی، می توان به جایگاه مهم و اهمیت علوم سیاسی در جامعه ایرانی پی برد. جنبه «انباشت انبوهی» در این علم، جدای از «تاثیرات اجتماعی» آن نشانه ای بر استقرار نهادی آن دارد.در این مقاله با روش توصیفی-تبیینی به امر نهادسازی دانش سیاست از ابتدا تا به امروز پرداخته میشود.