نقش اعتماد اجتماعی در انگیزه مشارکت سیاسی جوانان شهر یزد (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
زمینه و هدف: اعتماد اجتماعی و مشارکت سیاسی، عوامل اساسی برای حفظ انسجام اجتماعی و ارتقاء مطلوبیت تغییرات اجتماعی هستند، زیرا مشارکت مدنی و حرکت های جمعی را تقویت می کنند. این پژوهش به بررسی نقش اعتماد اجتماعی جوانان شهر یزد بر انگیزه آن ها برای مشارکت سیاسی پرداخته است. چارچوب نظری تحقیق براساس نظریات پل لازارسفلند، هابرماس، اینگلهارت، کلمن و لیپست است. روش و داده ها: روش پژوهش از نوع پیمایشی بوده و داده ها از طریق پرسشنامه (براساس فرمول کوکران 400 نفر) جمع آوری شدند. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مردان و زنان 18 تا 35 ساله می باشد که در زمان پژوهش و طی پنج سال گذشته در شهر یزد سکونت داشته و حداقل یک بار فرصت شرکت در انتخابات را داشته اند. یافته ها: از میان انواع اعتماد (اعتماد بین شخصی، تعمیم یافته، اعتماد به کنشگران سیاسی، نظام سیاسی، نهادهای سیاسی، نهادهای آموزشی، نهادهای خدماتی، نهادهای اقتصادی و نهادهای مذهبی) فقط میانگین گویه های مربوط به اعتماد بین شخصی و نهادهای آموزشی متوسط به بالا بود. همچنین گویه های مربوط به انواع مشارکت سیاسی (مشارکت سیاسی انتخاباتی آینده، گذشته، غیرانتخاباتی و منفی) فقط مشارکت سیاسی انتخاباتی گذشته متوسط به بالا بود. همچنین یافته های تحقیق نشان داد که بین متغیرهای مستقل با میزان مشارکت سیاسی رابطه معنادار وجود دارد. بحث و نتیجه گیری: به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که بیشترین و کمترین عامل تأثیرگذار بر مشارکت سیاسی مربوط به متغیرهای اعتماد به نظام سیاسی و تحصیلات می باشد. پیام اصلی: از آن جایی که رابطه بین مشارکت سیاسی با اعتماد اجتماعی مثبت معنادار می باشد، می توان عنوان نمود عواملی که منجر به افزایش انواع اعتماد در جامعه می شوند، زمینه افزایش مشارکت سیاسی را به همراه خواهند داشت.The Role of Social Trust in the Motivation for Political Participation: A Study among the Youth of Yazd City, Iran
Background and Aim: Social trust and political participation are key factors for enhancing social cohesion and promoting the desirability of social changes, as they facilitate civic participation and collective action. This research explores the impact of social trust on the political participation of young people in Yazd city, Iran. The theoretical framework of the research is based on the theories of Paul Elzarsfland, Habermas, Inglehart, Coleman and Lipset. Methods and Data: This research uses a survey method to collect data from 400 young people in Yazd city, Iran. The research conducted among men and women aged 18 to 35 who have lived in Yazd city for at least five years and have participated in the elections at least once. Findings: The research measures trust in different domains including interpersonal relationships, political actors and institutions, educational institutions, service institutions, economic institutions, and religious institutions. The research finds that only interpersonal trust and trust in educational institutions moderately to highly correlate with political participation. The study also finds that only past electoral participation is moderately to high among the respondents. Our analysis reveals a significant relationship between the independent variables (types of trust) and the dependent variable (level of political participation). Conclusion: The research reveals that trust in the political system is the most important factor that influences political participation, while education is the least important factor. This result suggests that trust in the political system is a key determinant of political engagement among young people. Key Message: This research demonstrates that political participation and social trust are positively related. This means that any factor that increases trust in society will also increase political participation.