یکی از موضوعات مهم فرهنگی بعد از اسلام، چگونگی نگرش به موسیقی است. در تحلیل های علمای اسلام، کاربرد موسیقی به دو جریان مجاز و غیر مجاز تفکیک شد. در پیامد کاربرد موسیقی غیر مجاز، دو گفتمان تحریمی و پذیرشی شکل گرفت که از نظر کمّی و کیفی متفاوت بودند. در سلسله غزنوی این دو گفتمان به شکل خاصی متجلی شد که چگونگی حدّ و مرز آن، سؤال اصلی این مقاله است. در این مقاله روش تحقیق کیفی، مبتنی بر توصیف و تحلیل محتوا و روش گردآوری منابع آن کتابخانه ای است. بر اساس یافته های این مقاله، موسیقی، به خودی خود، حرام نیست و عوامل غیر موسیقایی از جمله متن شعر، رقص، شُرب خمر علت های اصلی تحریم موسیقی بودند. درباریان بیشتر به گفتمان پذیرش موسیقی تمایل داشتند و این در حالی بود که گفتمان تحریم در جامعه غلبه داشت. هر چند، در برخی از منازل، محافل و اماکن خاص این تحریم رعایت نمی شد. موارد یاد شده و وابستگی اهل موسیقی به دربار، به پذیرش برخی از هنجارها انجامید که از محدوده تحریم فاصله داشت. اهل موسیقیِ دربار آزادی بیشتری برای انجام این هنجارها در اماکن خصوصی احساس می کردند و همین ارتباط می توانست به نفع عاملان اماکنی باشد که برای تحریم ها محدودیتی قائل نبودند.