آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۶

چکیده

احسان طبری (1295-1368ش) به عنوان یکی از اعضای کمیته مرکزی و نظریه پرداز حزب توده شناخته می شود. این امر باعث می شود که تاریخ پژوهان معاصر با اتصاف او به صفت مارکسیسم، غالباً رفتار و افکار وی را در چهارچوب های ایدئولوژیک و حزبی ارزیابی کنند و به ویژگی های اخلاقی در شاکله بندی شخصیت او اعتنایی نداشته باشند. در حالی که اگر طبری را در جایگاه یک ادیب، شاعر و یا مورخ مورد بررسی قرار دهیم، می توانیم جنبه هایی از شخصیت وی را دریابیم که لزوماً برآمده از رفتار حزبی و سازمانی نیست، بلکه دغدغه هایی برخاسته از یک ذهن حقیقت جو است که در بیشتر دوران حیات در کسوت یک روشنفکر ماتریالیست مجال بروز و ظهور یافته است. مسئله اصلی این مقاله واکاویِ دلایل بازنگری ایدئولوژیکِ طبری در دهه پایانی عمر اوست. بدین منظور ابتدا با متن پژوهیِ آثار طبری در دوران مقدم بر دهه پایانی عمر، به جنبه هایی مغفول از تاریخ اندیشی طبری تا قبل از مقطع بازنگری ایدئولوژیک پرداخته می شود. این بررسی نشان می دهد آنچه با عنوان بازنگری ایدئولوژیک طبری یاد می شود بر بستری از بازاندیشی های تدریجی او در مبانی مارکسیسم استوار بوده است. در انتها با تمرکز بر آثار سال های پایانی عمر او به بیان درون مایه ها و دغدغه های تاریخ اندیشانه در این آثار پرداخته خواهد شد. عنوان مقاله برگرفته از یکی از تعابیر طبری در مورد بازنگری ایدئولوژیک وی می باشد.

تبلیغات