جستاری بینارشته ای در بازیابی رگه های بِه دینیِ عصر ساسانی در داراب نامه طرسوسی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
نوشتار پیش رو در راستای پژوهش های تطبیقی و مطالعات بینارشته ای در سه ساحت ادبیات، تاریخ و الهیات مجموعه ای از باورها و اساطیر مزدیسنی در اواخر دوره ساسانی و دوره آغازین اسلامی را در قالب کتاب داراب نامه طرسوسی بررسی کرده است. در این جستار که به روش توصیفی – اسنادی به انجام رسیده، فرض پژوهشگران این است که به دلیل وجود رگه های حماسی و اساطیریِ انکارناشدنی این قصه، به تبع عناصر و بُن مایه های حماسی و اساطیری ملی، سامی و اسلامی در آن دیده می شود. در این قصه عناصر زرتشتی، بِه دینی مزدیسنی ساسانی، زروانیسم، عناصر مانوی، سامی و اسلامی حضوری پررنگ دارد. پرسش های جستار حاضر این است که چه عناصر و باورهایی در آیین بِه دینی مزدیسنی ساسانی وجود داشته و درواقع این آیین در کتاب مورد پژوهش شامل چه عناصری است؟ اهمیت و ضرورت پژوهش در بازشناسی باورها و اعتقادات ایرانیان دوره میانه و دوره ساسانی است تا مراحل تکامل و دگرگونی و حتی آمیزش آن را با دیگر عناصر اعتقادیِ التقاطی، هم سو یا مخالف گزارش کند. درحقیقت از این راه و به مدد منابعی غیر تاریخی، همچون قصه های عامه، می توانیم تاریخ رشد تمدن و فرهنگ ایران را بازکاویم. یافته ها نشان داد که تلفیقی از آیین های اوستایی، مانوی- مندایی و اسلامی در این قصه دید می شود. این مزج اعتقادی و آیینی در داراب نامه در مقوله هایی همچون عناصر زرتشتی و حماسی- ملی مانند جزا و پاداش و همیستگان، تیشتر، کیومرث و جمشید و تهمورث دیوبند، ارزیز و مس گداخته، کوه قاف و البرز، یأجوج و مأجوج و قلعه دیوهره وجود دارد، در بخش عناصر پسازرتشتی مواردی همچون عناصر آیین مانی، آیین مندایی و صابئین، عناصر سامی و عناصر اسلامی وجود دارد که هرکدام شامل مؤلّفه هایی بود که خود این مؤلّفه ها نشان دهنده اشتراک و همسانی مظروف با اختلاف در ظرف آنان است.A Study on the Recovery of Behdini Signs in Sassani Era in Darabnameh of Tarsusi
Darabnameh of Tarsusi is a profound story with mythological, epic, and historical themes that has a prominent role from the perspective of studying the beliefs, rituals, and religions of Iran, especially the beliefs and religions related to the Sassani era. Using a descriptive-analytical-documentary method, the researcher assumes that the story contains national, Semitic and Islamic epic elements and themes due to the existence of undeniable epic and mythological elements. As it is indicated, elements of Zoroastrianism, Sassanid Mazdaism, Zarwanism, Manichaean, Semitic, and Islamic elements have a prominent presence. Furthermore, Zoroastrian ritual elements (Zarwani and Semitic), and Zoroastrian and post-Zoroastrian (Manichaean and Islamic) elements are well-reflected in this story. Precisely, at the end of the Sassani era, the religious beliefs and convictions of the Iranians underwent changes, and for this reason, there exists a combination of different beliefs in this period. The Behdini signs provided in this study are, therefore, the modified Behdini of the late Sassani era that are blended with other religious elements such as Zarwani, Maoism, Sami, and Islamic beliefs. Accordingly, the questions posed by this article are; what elements and beliefs existed in the Sassani Behdini, and what elements does this religion actually include in the book under investigation. The importance and necessity of research in recognizing the beliefs and beliefs of Iranians in the Middle Ages and the Sassani era is to report the stages of evolution and transformation, and even its integration with other elements of eclectic belief whether in line with or opposing the existing ones. In fact, through this study and with the help of non-historical sources, such as folk tales, we can review the history of the growth of Iranian civilization and culture