چکیده

قصاص نفس به عنوان مجازات اصلی جرم عمدی علیه تمامیت جسمانی اشخاص در آیات و روایات و به تبع آن در فقه و قانون مجازات اسلامی پیش بینی شده است. ثبوت و اجرای قصاص نفس مقیّد به وجود شرایطی است. در منابع فقهی و حقوقی برای ثبوت قصاص در قتل عمدی در مجموع از چهار شرط یاد شده است که عبارتند از: برابری در موقعیت اجتماعی (حریت و رقیت)، دین، جنسیت و شرایط عامه تکلیف. روایاتی که دلالت بر ثبوت حکم قصاص و اشتراط پرداخت مازاد دیه در موارد قتل عمدی زن توسط مرد دارد، جنسیت؛ یعنی ذکور و اناث بودن مقتول را از جمله شروط مهم استیفای قصاص نفس بر شمرده اند. با توجه به این که امروزه در مجامع علمی غرب، به خصوص در میان مکاتب طرفدار مکتب فمنیست، این حکم مسلم شرعی مورد مناقشه قرار گرفته است، پرداختن به آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این مقاله به روش گردآوری کتابخانه ای و تحلیلی- توصیفی دیدگاه های فقهی ناظر به شرط جنسیت، و تأثیر آن در ثبوت قصاص را بررسی و نقد خواهد کرد.

Gender homology in the retribution of the soul

The retribution of the soul is predicted as the main punishment for deliberate crime against the physical integrity of individuals in the verses and traditions and consequently in Islamic jurisprudence and the law of punishment. The establishment and execution of the retribution of the soul is bound to exist. There are a total of four conditions in the jurisprudential and legal sources for establishing retribution for premeditated murder: equality in social status (religion and race), religion, gender, and general conditions of duty. Narratives that confirm the verdict of retribution and the payment of surplus blood money in cases of premeditated murder by a man have cited gender, namely male and female victimization, as important conditions for the retribution of the soul. Given that this religious denomination has been disputed today in Western scientific societies, especially among pro-feminist schools, it is important to address it. This article will review and critique the method of library and analytical-descriptive method of jurisprudential views on gender, and its impact on the retribution.

تبلیغات