در پژوهش های مربوط به متون دینی، رویکرد معنی شناسی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در میان مکاتب زبان شناسی، مکتب لندن به مقوله معنا اهتمام بسیار دارد و بر علل تحول معنی براساس بافت موقعیتی و آشکارسازی زوایای پنهان متن نظر دارد. این پژوهش می کوشد با شیوه توصیفی تحلیلی به معرفی نظرات فرث (بنیانگذار مکتب لندن) در باره ائتلاف بافت با گفتمان متن در جهت رسیدن به معنی بپردازد و با تطبیق آن با سوره مبارکه یوسف رویکرد بافت شناسی آن را در جهت رسیدن به معنا بازتاب دهد. در این پژوهش تلاش شده است با تحلیل ارتباطات معنایی در ترکیب های متن، یعنی سویه های آوایی، صرفی، نحوی و دیگر نشانه های دلالی در بافت درون زبانی متن سوره یوسف، نقش اصلی موقعیت، به عنوان بافت برون زبانی در فرایند شکل گیری معنا براساس حال گوینده و مخاطبان و گفتگوهای کنشگران اصلی و فرعی این سوره در محیط اجتماعی به دست آید. از همین گذر، بافت موقعیت، تعیین کننده گفتمان معنایی مناسب در متن سوره یوسف محسوب می شود.