در کشاکشِ عقل و نقل: رویکردی تطبیقی به روش و دیدگاه باقلانی، شیخ مفید و عبدالجبّار معتزلی در موضوع «نبوّت» (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
شیعه، معتزله و اشاعره بر پایه اصول و مبانی معرفتی خویش، در تبیین «نبوّت» اختلافاتی داشته اند. شیعه متأثّر از آموزه های خاندان وحی، اعتدال گونه از عقل و نقل بهره جسته اند. در سوی دیگر، معتزله با عقل گرایی افراطی و اشاعره با نقل گرایی افراطی، در فهم و تبیین مسائل معرفتیِ دین، گاه با چالش ها و خطاهایی روبه رو شده اند. مسئله «نبوّت» و ابعاد مختلف آن از جمله مسائلی است که می توان لایه های اختلاف نظر متکلّمان مسلمان در آن ها را رهگیری نمود. پژوهش حاضر با روشی، توصیفی تحلیلی، اندیشه های کلامی شیخ مفید، ابوبکرباقلانی و عبدالجبّارمعتزلی را در مسئله «نبوّت» و موضوعات فرعیِ آن مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. پژوهش حاضر نشان می دهد که در نظام اندیشه هر سه، پایبندی به «استدلال» جایگاهی ویژه دارد. بررسی ابعاد مختلف «نبوّت» در آثار شیخ مفید نشان از اثرپذیری محسوس او از منطقِ قرآن دارد. اگر چه شیخ مفید در روش شناسی و ضرورت نبوّت، کاملاً عقلانی و بدون تکیه بر آیات و روایات به بحث می نشیند، باقلانی معرفت دینی را در زمره علوم نظری دانسته و از نظرگاه او، دلایل عقلی در خدمتِ شرع هستند. عبدالجبّارمعتزلی، اثرپذیرفته از دیگر معتزلیانِ پیش از خود، به «نبوّت» نگاهی عقل محور دارد.In the struggle of reason and narration (A comparative approach to the method and perspective of Baghalani, Sheikh Mufid and Abdul Jabbar Mu'tazili on the subject of "Prophecy")
Shia, Mu'tazila and Ash'are have had differences in the explanation of "Prophecy" based on their principles and knowledge bases. Influenced by the teachings of the Wahi family, the Shiites have moderately benefited from reason and narration. On the other hand, Mu'tazila with extreme rationalism and Ash'are with extreme narrativeism have sometimes faced challenges and errors in understanding and explaining the epistemological issues of religion. The issue of "prophecy" and its various dimensions is one of the issues in which the layers of disagreement of Muslim theologians can be traced. The present study is descriptive-analytical in terms of its fundamental purpose and in terms of its method, in which the theological thoughts of Sheikh Mofid, Abu Bakr Baqlani and Abdul Jabbar Mu'tzali on the issue of "prophecy" and its sub-topics have been examined and analyzed. The present research shows that in the thought system of all three, adherence to "reasoning" has a special place. Examining the different dimensions of "prophecy" in the works of Sheikh Mofid shows that he is noticeably affected by the logic of the Quran. Although Sheikh Mufid discusses the methodology and necessity of prophecy, completely rationally and without relying on verses and traditions. Baghalani considers religious knowledge to be among the theoretical sciences, and from his point of view, rational reasons are in the service of Sharia. Abdul Jabbar Mu'tzali, influenced by other Mu'tazilies before him, has a rational view of "Prophecy".