جرم و اختلالات شخصیت: از منظر فقه، حقوق و روان شناسی (مقاله پژوهشی حوزه)
درجه علمی: علمی-پژوهشی (حوزوی)
آرشیو
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی رابطه جرم با اختلالات شخصیت از منظر فقه، حقوق و روان شناسی بود. برای پاسخ به این مسئله از دو روش توصیفی-تحلیلی و روش کمی همبستگی استفاده شد. این تحقیق دارای دو جامعه متنی و آماری است. در بررسی رابطه جرم و اختلالات شخصیت از سه منظر فقه، حقوق و روان شناسی از جامعه متنی شامل متون تخصصی هر یک از این سه دانش بود که از این میان، برخی نظریه ها به عنوان نمونه تبیین شد. جامعه آماری آن زندانیان شهر کرج بودند که از این میان به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 66 زندانی به عنوان نمونه انتخاب شدند. شرکت کنندگان آزمون چندمحوری بالینی میلون (MCMI-3) را تکمیل کردند. یافته ها در بخش توصیف و تحلیل کیفی نشان داد احکام فقهی و به تبع آن حقوقی، متناسب با واقعیت انسان و شرایط روحی-روانی وضع گردیده است و این موضوع در منابع دینی مورد توجه واقع گردیده است که این بررسی شاهد بر این موضوع است. علاوه بر این، یافته ها در بخش کمی و در زمینه رابطه میان جرم و اختلالات شخصیت از دیدگاه روان شناسی نشان داد میان 4 اختلال شخصیت مرزی، ضداجتماعی، آزارگر و پارانوئید با ارتکاب جرم رابطه معناداری وجود داردCrime and personality disorders: from the perspective of jurisprudence, law and psychology
The purpose of this study was to investigate the relationship between crime and personality disorders from the perspective of jurisprudence, law and psychology. To answer this problem, two descriptive-analytical methods and a quantitative correlation method were used. This research has two textual and statistical communities. In examining the relationship between crime and personality disorders from three perspectives of jurisprudence, law and psychology, the textual community included specialized texts of each of these three sciences, of which some theories were explained as examples. The statistical population was the prisoners of Karaj city, from which 66 prisoners were selected as a sample by available sampling method. Participants completed the Millon Clinical Multivariate Test (MCMI-3). Findings in the section of description and qualitative analysis showed that the rules of jurisprudence and, consequently, law, have been set in accordance with human reality and psychological conditions, and this issue has been considered in religious sources, which this study is evidence of this issue. In addition, the findings in the quantitative section on the relationship between crime and personality disorders from a psychological perspective showed that there is a significant relationship between the four personality disorders borderline, antisocial, harassing and paranoid with crime.