چکیده

دوره صفوی نقطه عطفی در تحولات سیاسی-اجتماعی ایران است و همانند سایر حوزه ها، هنر نگارگری نیز از تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و مذهبی این دوره تأثیر پذیرفته است. ازجمله این تأثیرها، می توان به خارج شدن هنر نگارگری از انحصار دربار اشاره نمود. در این دوره افراد عادی جامعه نیز به سفارش آثار نگارگری روی آورده و به طبقه جدید حامی هنر تبدیل شده اند. نتیجه دیگر این وضعیت، آزادی عمل هنرمندان، سبک و قلم، و تکنیک متفاوت هنرمندان با یکدیگر است. موضوعی که امروزه کارآمدی بسیاری در نسخه شناسی و تفکیک آثار بدون رقم هنرمندان از یکدیگر دارد. در این پژوهش به دو اثر با موضوعی واحد و تأکید بر قلم خاص هر هنرمند، از دو نگارگر دوره صفوی پرداخته شده است،"محمدقاسم" و"محمدیوسف". موضوع انتخاب شده، "بر دارکردن ضحاک" از دو شاهنامه وینزور و رشیدا است؛ که پس از روایت تصویر، با کنار هم قرارگرفتن این دو اثر و تطبیق آن ها بر اساس سبک کار هر هنرمند و مقایسه تکنیکِ پرداز و ساخت و ساز، سعی شده است قلم هر هنرمند شناسایی و سبک کار هریک توضیح داده شود. پرسش اصلی پژوهش، وجود تفاوت قلم و تکنیک ساخت و ساز محمدقاسم و محمدیوسف و دلایل آن، علی رغم هم دوره بودن در عصر صفوی است. این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی و مطالعه اسناد کتابخانه ای و مشاهده و تحلیل آثار انجام شده است. در این مطالعه، جامعه آماری، شامل سه نگاره صحنه به دارآویختن ضحاک است که به روش کیفی و از طریق استدلال قیاسی و استقرایی مورد تحلیل و تطبیق قرارگرفته است. بر اساس یافته های این پژوهش، به دلیل وضعیت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در زمان محمدقاسم و محمدیوسف، می توان به تفاوتی مشخص میان قلم و تکنیک های ساخت و ساز این دو هنرمند پی بُرد، موضوعی که دلیل عمده آن وجود طبقه جدید حامی هنرمندان در عصر صفوی است.

تبلیغات