آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۷

چکیده

هدف از این پژوهش به دست آوردن الگوی عمل استانداران در پشتیبانی از جنگ تحمیلی است. راهبرد پژوهش پدیدارشناسی، ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه باز و مشارکت کنندگان استانداران دوره جنگ بودند که به طور هدفمند پس از ده مصاحبه به اشباع نظری رسید. داده ها با نرم افزار مکس کیودا و سبک کلایزی تحلیل شد. ص حت نتایج با بازبینی و تأیید متن مصاحبه به وسیله مشارکت کنندگان و مراجعه به اسناد تاریخی تقویت شد. نتایج نشان داد ایدئولوژی بر الگوی کنشگری استانداران در جنگ اثرگذار بوده است. تأمین ماشین آلات، تجهیزات، مهمات و تدارکات جنگ در تجربه زیسته استانداران گزارش شده است. اداره آوارگان و مهاجران و جنگ زدگان، تدارک مالی و تأمین خسارات و تخریب ها، امنیت نقاط بمباران و موشک باران شده، تقویت روحیه رزمندگان، آموزش و اعزام نیرو، اطلاع رسانی به مردم و سلسله مراتب از تجربه زیسته استانداران در مدیریت بحران جنگ تحمیلی بوده است. تجربه زیسته ایشان بیانگر تمرکز و انسجام و یکدست کردن ساختار قدرت با استفاده از ظرفیت مردم در این دوره بوده است. جناح مذهبی توانست با وجود تحریم های اقتصادی خارجی، با سازمان دهی نیروهای مردمی و تهاجم های پی درپی به ارتش بعثی عراق و مقاومت نظامی و اقتصادی هشت ساله، با پذیرش قطعنامه سازمان ملل از سقوط انقلاب و شکست در جنگ جلوگیری کند و به جنگ تحمیلی پایان دهد.

Lived Experience of the Governors in the Jihadist Management of the Imposed War Crisis in Order to Realize the General Policies of the Resistance Economy

The aim of this study was to suggest a model of governors’ performance during the imposed war between Iran and Iraq. The approach is phenomenological, and the data was gathered through semi-structured interview and personal data from the participants who were involved during the war. After 10 interviews, the data was saturated, which were fed into MAXQDA and analyzed through Collaizi method. The validity of the findings was reviewed by the participants and confirmed through reference to the historical documents. The findings showed that ideology was very effective on the agency of the governors during the war. They referred to providing machines, equipment, ammunition, and logistics of the war. Some of their lived experience was managing war-damaged people and migrants, financial support and damage control, security of the bombarded areas, supporting the soldiers’ spirit, teaching and missioning the forces, informing people and the higher commanders. These lived experiences indicated a focus and coherence within the power structure benefiting from people’s support at the time. The religious body of the society could finish the war through people’s organization despite the foreign economic sanctions and constant attack from the Iraqi forces. They could prevent the fall of the revolution and defeat through eight-year military and economic sanctions, accepting the united nations resolution. 

تبلیغات