نگاه مکتب ابن عربی به جایگاه اساسی چهار لحاظ «علم»، «وجود» ، «نور» و «شهود» در تعین اول
آرشیو
چکیده
محقق فرغانی به «علم»، «وجود»، «نور» و «شهود» به عنوان چهار لحاظ اصلی، که ابتدا، در تعین اول به نحو اندراجی و بدون تمایز تفصیلی، مطرح اند و سپس نقش حلقه های واسط میان احدیت تعین اول و کثرات تفصیلی در مراتب بعدی را به عهده دارند، توجه نشان داده و آن را به طور منسجم و منقح بیان کرده است. این چهار لحاظ، در ویژگیِ ذاتیِ «کاشف مستور بودن» مشترک اند و از این جهت، تعین اول را به سوی ظهور در مراتب تنزلی، سوق می دهند. البته ریشه های این مبحث را می توان در آثار استاد او، محقق قونوی نیز مشاهده کرد. تبیین فرغانی از چهار لحاظ اصلی «علم»، «وجود»، «نور» و «شهود» پس از او مورد توجه بزرگان فن همچون فناری، صائن الدین ابن ترکه، محقق جامی و ... قرار گرفته است و به این ترتیب، مسأله فوق، به عنوان یکی از مباحث علم عرفان نظری از سوی عارفان، پذیرفته شده و آن را در آثار خود منعکس کرده اند.A View on fundamental Station of four aspects: “Knowledge”, “Being”, “Light” , and “mystical vision” in the First Embodiment, according to Ibn Arabi’s Tradition
Farghani as scholars have took a good attention to “knowledge”, “being”, “light”, and “mystical vision” , and explained them very brightly as much as they are the four fundamental aspects existing as epenthetic, without any aspiration, in the “First-Embodiment of the Real”, and plying the role of middle reneges between Oneness of First-Embodiment and its variety aspirations at next degrees. These four aspects are going in common for “discovering the hiding aspect”. Because they lead the first embodiment to become manifest in lower descending degrees. Albeit, we can find, also, the origins of this discussion in his master, Ghonavi,. But, Farghani’s explanation of these four aspects, “knowledge”, “Being”, “Light”, and “Mystical Vision” had been at the main case of attention after him for great scholars such as Fanari, Saiin- al-Din Inb Turaka, Jami and so on. Because of this, it has been one of the subject matter in theoretical mysticism agreed by mystics and they discussed of them in their works.