نویسندگان: حسن قنبری

کلید واژه ها: انسجام منطقی بی معنایی پوزیتیویسم زبان دین سوین برن

حوزه های تخصصی:
شماره صفحات: ۵۰۱ - ۵۰۹
دریافت مقاله   تعداد دانلود  :  ۷۰

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۱

چکیده

مسئله ما در این مقاله از مهم ترین مسائل فلسفه دین معاصر است؛ آیا جملات و گزاره هایی که در کتاب های ادیان و مذاهب به کار رفته اند، همان معنای زبان عادی و عرفی را دارند یا معنای خاص و جدیدی دارند. در دوره جدید با پیدایش تفکر پوزیتیویستی تلقی جدیدی از این مسئله به وجود آمد که به بی معنایی زبان دین معروف شد. ریچارد سوین برن از جمله فیلسوفان دین معاصر، معتقد است گزاره های الهیاتی، همان معنای زبان عادی را دارند. وی ضمن نقد نگاه پوزیتیویستی، دیدگاه خود را بر انسجام منطقی مبتنی می کند. در این مقاله نظریه انسجام منطقی سوین برن را بررسی و نقد می کنیم و به این نتیجه می رسیم که اساساً بحث معناداری و بی معنایی زبان دین به ویژه از منظر پوزیتیویستی، بحث فهم و عدم فهم است و ارتباطی به انسجام منطقی ندارد؛ به عبارت دیگر در نگاه پوزیتیویست ها ادعا این است که نمی توان فهم محصلی از مفاد گزاره هایی دینی داشت و بنابراین در جایی که فهمی در کار نیست، طبعاً بحث از انسجام مطرح نمی شود. البته در اینجا قصد دفاع از رویکرد پوزیتیویستی نداریم، بلکه ادعا می کنیم که با نظریه انسجام منطقی نمی توان نظریه بی معنایی را جواب داد.

The Examination and Criticism of Swinburne’s Theory About Meaningfulness of Theological Propositions

The question examined in this article is one of the most important issues in the contemporary philosophy of religion: If the sentences and propositions used in the scriptures of religions and denominations have the same meaning of the common language or entail a specific, novel meaning.  With the advent of positivistic thought in the modern era, a new perception appeared in this regard, which came to be known as the meaninglessness of religion language. Richard Swinburne is a contemporary religion philosopher who believes that the meanings of theological propositions are the same as common language. In addition to criticizing the positivist view, Swinburne bases his view on logical coherence. In this article, we examine and criticize Swinburne’s logical coherence theory. Our results show that the discussion on the meaningfulness/meaninglessness of the religion language – especially from a positivistic view – revolves around understanding/lack of understanding rather than logical coherence. In other words, in the positivistic view, the claim is that we cannot have a true understanding of the content of religious propositions, and without understanding, we cannot discuss coherence. Of course, we do not intend to defend the positivist approach here, but rather we maintain that the meaninglessness theory cannot be responded via the logical coherence theory.

تبلیغات