اجماع در قامت یکی از ادله اربعه ظهور پررنگی در کتب فقهی داشته و دارد. اجماع، اتّفاق نظرِ کلّ یا قریب به کلّ معاریف فقهاست، به گونه ای که بتوان به کمک آن تقریر معصوم را کشف کرد. اجماع انواعی دارد و از پربسامدترین آن اجماع مدرکی و منقول است که مستند فتاوای فراوانی قرار گرفته است. اجماع منقول گونه ای از خبر واحد است و چه بسا بتوان به استناد ادله حجیت خبر واحد آن را معتبر دانست. رخ نمایی حدس و فراوانی خطا در اجماع منقول از عواملی است که شمول ادله حجیت خبر واحد را با مشکل مواجه می نماید. انسداد نیز بر فرض تمامیّت، در صورتی می تواند دلیل بر حجّیت اجماع منقول باشد که این اجماع، موجب ظن انسدادی شود. اجماع مدرکی نیز به شدت مورد بی مهری متأخران قرار گرفته است؛ اما به نظر می رسد از نظر کبروی، تفاوتی میان آن و اجماع تعبّدی وجود ندارد. توجه به تعابیری که فقها در انعکاس و نقل آرای فقها به کار برده اند متفاوت و فراوان است. توجه به نوع تعبیر، فقیه ناقل اجماع و زمان ابراز اجماع در میزان اعتبار و اثربخشی اجماع نقل شده تأثیر جدی و مستقیم دارد.